دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
عنوان های پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی ، آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى عبارتند از :
تبادل علمی در تمدن اسلامی
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
تمدن در لغت و اصطلاح
تعریف تمدن
تعریف فرهنگ
فرهنگ (2)
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
كلياتى درباره تمدن و تمدن اسلامى
تمدن اسلامى شامل دو جنبه است
تمدن اسلامى ، ميراث مشترك
اسلام، امپراتورى عظيم
اسلام، امپراتورى عظيم (2)
حقيقت يك چيز بيش نيست: تمدن اسلامى
ويژگيهاى تمدن اسلامى
مبانى تمدن اسلامى
يكتاپرستى
عدالت
آزادى
تبادل علمى در تمدن اسلامى
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
جايگاه دانش در اسلام
دانش از نگاه رسول خدا (ص) و ائمه (ع)
جايگاه والاى دانش
مقام والاى دانشمندان
مقام والاى دانشمندان
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
عالم و دانشجو در پاداش سهيماند
كسب علومى كه موجب سعادت دنيوى و اخروى
هدف علم در اسلام
تبادل علمى در تمدن اسلامى
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
نهادهاى علمى و آموزشى در تمدن اسلامى
مسجد- مدرسه
مدرسه
كتابخانه
رصدخانه
فرهنگستان
جامعه مشترك المنافع علمى در تمدن اسلامى
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
جامعه مشترك المنافع علمى
تبادل علمى در تمدن اسلامى
مرجع علمى موثق
انتقال علوم به جهان اسلام
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
عصر طلايى تمدن اسلامى
تلاشهاى علمى مسلمانان سه ويژگى دارد
نهضت ترجمه
كانونهاى انتقال دانش جهانى به تمدن اسلامى
نهضت ترجمه
سرچشمههاى اصلى
علوم هندى
علوم ايرانى
نقش ايرانيان
علوم يونانى
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
نخستين آورندگان دانش پزشكى
نقش جنگهاى صليبى
نقش سيسيل
اسپانيا و نقش آن در انتقال علوم اسلامى
انتقال علوم اسلامى
ترجمه آثار اسلامى
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
هنر و معمارى در تمدن اسلامى :
خوشنويسى
اصول ويژه -خوشنويسى
اصول ويژه
انواع بناهاى اسلامى
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
علوم در تمدن اسلامى
شمارش علوم
جغرافيدانان اسلامى
پزشكى
فيزيك
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
صنعت و فناورى در تمدن اسلامى
راه روشن
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
بازرگانى در تمدن اسلامى
حوزه تمدن اسلامى
بازرگانى ممالك اسلامى
تکه ها و قسمت های اتفاقی از فایل تبادل علمی در تمدن اسلامی ، آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
عصر طلايى تمدن اسلامى
عصر طلايى تمدن اسلامى
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
در دوران خلافت عباسيان، به ويژه پس از راهيابى فرهنگ ايرانى به دستگاه خلافت، فعاليتهاى علمى نيز در جهان اسلام شتاب گرفت. تلاشهاى اين دوره چنان گسترده و چشمگير بود كه به «عصر طلايى- تمدن اسلامى» شهرت يافته است. سيد اميرعلى در اين باره مىنويسد
هر ملت بزرگى در جهان عصرى طلايى داشته است. آتن در دوره پريكلين و رُمْ در عصر آگوستن و همچنين جهان اسلامى در دوره شكوه و جلالش؛ چنين بود و ما بايد به ديده عدالت به دورهاى بنگريم كه از جلوس منصور شروع و به مرگ معتضد بالله خاتمه مىيابد … اعراب با نفوذ الهامبخش پيامبر بزرگ كه به آنها يك كتاب قانون و يك مليت بخشيد و (نيز) به كمك حكمرانان خود دروس عقلى را از شرق و غرب گرفتند، آنها را با تعليمات پيامبر درآميختند و «از جنگجويى به دانشجويى رسيدند.» هامبولد مىگويد: «اعراب به نحو تحسينآميزى در موقعيتى قرار گرفته بودند تا نقش ميانجى را بازى كنند و به مللى از سرزمين فرات گرفته تا گودال كوئيوير و آفريقاى ميانى نفوذ يابند. فعاليت بىنظير فكرى ايشان عصر مجزا و متمايزى را در تاريخ جهان مشخص مىسازد.»»
تلاشهاى علمى مسلمانان سه ويژگى دارد
مطالعه دقيق تاريخ اين دوره، سه ويژگى را در تلاشهاى علمى مسلمانان نشان مىدهد.
1- بروز رقابت علمى ميان شهرهاى گوناگون و نيز همچشمى حكمرانان محلى با خلفا و سلاطين در ترويج علم و تكريم عالمان
2. رقابت علمى ميان خلافتهاى بزرگ رقيب يعنى عباسيان در بغداد، فاطميان درقاهره.
3.رقابت علمى ميان حكمرانان اسلامى در اسپانيا
گرمى بازار رقابت علمى موجب گرديد تا آواى فلسفه و تعليم و تربيت به راهنمايى مسلمانان، از سواحل آتلانتيك به طرف مشرق تا اقيانوس هند و حتى فراتر ازآن تا اقيانوس
آرام انعكاس يابد
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
نهضت ترجمه
در اين عصر در جاى جاى قلمرو اسلامى، دانشمندان برجستهاى ظهور كرده و آثار علمى فراوانى پديد آوردند. به طورى كه تهيه فهرست نامها و آثارشان بخش مهمى از تاريخ علوم اسلامى را به خود اختصاص داده است. در اين ميان پيدايش نهضت ترجمه به رونق دانش در ميان مسلمانان كمك فراوان كرده است.
نهضت ترجمه:-
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
مأمون عباسى با تشكيل يك آكادمى علمى به نام بيتالحكمه- خانه حكمت- به سال 200 ه/ 815 م در بغداد، امكانى فراهم ساخت كه دانشمندان رشتههاى گوناگون، علوم يونانى را به زبان عربى ترجمه كنند. دانشمندان حاضر در اين آكادمى در طول سدههاى سوم/ و چهارم تا نهم / دهم كتابهاى بسيارى را از يونانى و سريانى و نيز از پهلوى و سانسكريت به عربى برگرداندند، به طورى كه
امروز هم شماره ترجمههاى آثار ارسطويى- يعنى آثار ارسطو و شارحان وى- كه در زبان عربى موجود است، از شمار ترجمههاى ديگر به هر زبان بيشتر است
كانونهاى انتقال دانش جهانى به تمدن اسلامى
علوم يونانى پيش از آن از طريق كانونهايى، كه اينك در قلمرو تمدن اسلامى قرار داشت، در ميان ملل شرقى رواج يافته بود. مهمترين اين كانونها و مجامع علمى ادِسا (رها)، جندىشاپور و صابئان حرّان بودند.
. 1- ادِسا (رها)
اين شهر وارث علوم اسكندرانى بود؛ علومى كه از اسكندريه به انطاكيه و سپس به اين شهر انتقال يافته بود. ذخاير علمى موجود در اين كانون به وسيله مسيحيان نسطورى به سرزمينهاى دوردستى چون ايران انتقال يافت.»
. 2- جندى (گندى) شاپور
اين شهر به وسيله شاپور يكم و به منظور نگهدارى اسيران جنگى روم ساخته شد و به تدريج به يك مركز علمى تبديل گرديد. در اين شهر علومى چون پزشكى، رياضيات و منطق از روى متون يونانى به سريانى ترجمه و تدريس مىگرديد.
نهضت ترجمه
. 3- صابئان حرّان
جامعه دينى صابئان حران عامل انتقال معتقدات مكتب فيثاغورسى به جهان اسلام بودند. ريشه اين جامعه به ادريس پيغمبر مىرسيد؛ و اينان اطلاعات زيادى درباره نجوم و رياضيات داشتند. مترجمان اين دوره هم خود دانشمند بودند و هم به زبانهاى علمى رايج دنيا همچون، سريانى، يونانى، هندى و فارسى آشنايى و تسلط داشتند. براى نمونه به نام و نقش چند تن از آنها به طور خلاصه اشاره مىگردد.
1- ابوزكريا يوحنّا بن ماسَوَيْه (متوفاى 857): از مسيحيان نسطورى جندىشاپور كه در مغرب زمين به مسومايور شهرت دارد.»
2- على طبرى: وى فرزند سهل ربّن طبرى و به قولى نخستين كسى بوده كه به ترجمه
المجسطى بطلميوس به زبان عربى دست يازيده است. اثر مهم وى فردوس الحكمه نام دارد.
3- حسين بن اسحاق؛ از پزشكان نسطورى جندىشاپور. «وى در حيره به دنيا آمد كه پدرش در آنجا دكان داروفروشى داشت. در بغداد زيردست پزشك مشهورى چون ابن ماسويه پزشكى آموخت و براى تكميل اطلاعات خود در زبان يونانى به آسياى صغير سفر كرد. او و شاگردانش، از جمله پسر و برادرزادهاش، درستترين ترجمهها را از آثار سريانى و يونانى به زبان عربى فراهم آوردند و در توجه ناگهانى مسلمانان به مؤلفان يونانى و يونانىمآب سهم بزرگى داشتند.
نهضت ترجمه
4- ابو يعقوب بن حنين بن اسحاق عبادى (متوفا در حدود سال 298/ 910) و نواده او به نام حُبَيْشِ بن حسن.»
5- ثابت بن قره : وى از صابئان حران بود و مانند بسيارى ديگر از اعضاى خاندانش در رياضيات و نجوم تبحّر داشت. ثابت، در تسلط بر ترجمه همپايه حنين بود و مانند وى، آثار جاودانى در طب و فلسفه از خود به جاى گذاشت. به علاوه رسالههاى چندى در
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
نجوم و نظريه اعداد و ساير رشتههاى رياضى نوشت كه بر دانشمندان مسلمان تأثير فراوان داشته است. پژواك نظريههاى علمى وى، خاصه در مورد حركت ميزانى زمينى در سراسر قرون وسطى در مغرب زمين شنيده مىشده است. ثابت در بغداد شهرت يافت و به مقام منجمى دربار خليفه رسيد.
كسان ديگرى چون يحيى بن بطريق، عبدالله بن مقفع، يوحنا بن ماسويه و حجاج بن مطر نيز از مترجمان نامدار بيت الحكمه بودهاند.
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
اما از بحث نهضت ترجمه كه بگذريم نوبت به اين مىرسد كه ببينيم سرچشمههاى اصلى علومى كه مسلمانان اقدام به انتقال آنها به جهان اسلام كردهاند چه بوده است؟
سرچشمههاى اصلى
.اسلامى -چينى -بابلى-صابئى- ايرانى -هندى-يونانى-مآبى-مصرى
تمدن اسلامى توانست دانش را از سرچشمههاى باستانى آن به طور باواسطه يا بىواسطه به درون خود جذب كند. در ميان اين سرچشمهها يونان، هند و ايران از اهميت بيشترى برخوردارند، زيرا طبق نوشتههاى مورّخان علم، آنچه از تمدن باستانى چين وارد تمدن اسلامى گشت، چيزى فراتر از برخى هنرها و صنايع نبود و هيچ گزارشى
مبنى بر اينكه اثرى علمى از زبان چينى به زبان عربى ترجمه شده باشد به دست نداريم. علوم تمدنهاى باستانى بابل و مصر نيز به واسطه علوم يونانى و يونانىمآبى به جهان اسلام انتقال يافت
1- علوم هندى
علوم هندى
تمدن اسلامى از علوم هندى تأثيرى چشمگير پذيرفته و گواه آن ترجمههاى فراوانى است كه از نوشتههاى هندى به زبان فارسى و عربى موجود است. محمد بن موسى خوارزمى نخستين رياضيدان اسلامى- كه تاريخ اين علم در ميان مسلمانان با او آغاز مىشود، به هند سفر كرد و دستاورد سفر وى، انتقال اعداد هندى به جهان اسلامى بود. «از طريق تأليف رياضى وى، اين ارقام به باختر زمين راه يافت و به نام ارقام «عربى» شناخته شد.»
ديگر از نشانههاى تأثير علوم هندى بر علوم اسلامى، آثار ابوريحان است. وى در خدمت سلطان محمود غزنوى به هند سفر كرد و دستاورد آن را در اثرى به نام «تحقيق ما للهند» به رشته تحرير درآورد. اين كتاب بهترين گزارش درباره هندوستان و مذهب هندوان و علوم و رسوم هندوستان در قرون وسطى است.
هر چند كه اثر بيرونى تنها اثر موجود از اين دست نيست، «زيرا ما اكنون ترجمه نوشتههاى هندى به زبان عربى و فارسى را در دست داريم كه متعلق به پنج يا شش سده نخستين اسلام است
علوم ايرانى
ايرانيان با برخوردارى از پيشينهاى كهن در علم و فرهنگ، دانشهاى فراوانى را به جهان اسلام انتقال دادهاند. چنان كه در مباحث پيشين ذكر گرديد جُندى (گُندى) شاپور از كانونهاى علمى بسيار فعال بود و نقش يك مركز دانشگاهى را ايفا مىكرد. اين مركز با رشد سريع خود جاى انطاكيه و ادِسا را گرفت. مردان دانش از سراسر جهان به آنجا سرازير مىگشتند و به پژوهش مىپرداختند، به طورى كه همزمان با انقراض امپراتورى ساسانى، اين شهر به صورت يكى از مهمترين مراكز دانش آسيايى به ويژه دانش پزشكى درآمده بود
جندىشاپور نقش مركز علمى بينالمللى را بازى مىكرد كه دانشمندان ايرانى، هندى و يونانى در آن سرگرم فعاليت بودند. اما نقش ايرانيان به اين اندازه محدود نبود و آنان علاوه بر پرورش و تكميل علوم يونانى و هندى، خود نيز در علم نجوم و داروشناسى صاحب اكتشافاتى بودهاند.
نقش ايرانيان
ايرانيان در همه جنبههاى تمدن اسلامى نقش سازنده داشته و در ميدان علم، اين سه نقش برجسته را ايفا كردهاند:
1-انتقال سنتهاى علمى خود به جهان اسلام، مانند ترجمه زيج شهريارىبه عربى 2- ا نتقال علوم يونانى به جهان اسلام
3- انتقال علوم هندى به ويژه پزشكى، نجوم و تاريخ طبيعى به جهان اسلام؛ كه نمونه برجستهاش ترجمه كتاب كليله و دمنه توسط ابن مُقَفّع به زبان عربى است.
از عواملى كه به حضور فعال ايرانيان در عرصه علوم اسلامى كمك كرد، حضور رجال سياسى و خاندانهاى با فرهنگ ايرانى در دستگاه خلافت بود؛ كه از آن جمله مىتوان به وجود برامكه در دربار خلفاى عباسى و نقش آنان در جذب دانشمندان ايرانى به بغداد اشاره كرد.
علوم يونانى
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
مورخان علوم بر اين عقيدهاند كه همه علوم عقلى منشأ يونانى دارد؛ و از آنجا به ميان ديگر ملتها سرايت كرده است. مسلمانان نيز همچون ديگر ملل، اقدام به انتقال علوم يونانى به درون جامعه خويش كردند. كارگزاران اين فعاليت علمى دو دسته بودند:
1- مسيحيانى كه اسلام آورده بودند
2- كسانى كه به واسطه پاداشهاى خلفاى اسلامى در خدمت آنان قرار گرفتند.
عمده زمينههايى كه مسلمانان از علوم يونانى بهره گرفتند رياضى، نجوم، پزشكى و علوم طبيعى بوده است. آنان نجوم را از طريق آثار بطلميوس دريافت كردند و به آن عنوان المجسطى دادند. نيز با استفاده از كتاب صورة الارض همين دانشمند بود كه موفق به ترسيم نقشههاى جغرافيايى گشتند و از طريق آثار جالينوس و بقراط بر گنجينههاى دانش پزشكى يونان دست يافتند.
نخستين آورندگان دانش پزشكى
از نخستين آورندگان دانش پزشكى يونان به جهان اسلام، بايد به يوحنا بن ماسَوَيْه، على بن رَبَّن طبرى، حنين بن اسحاق و ثابت بن قره اشاره داشت. در اين ميان حنين بن اسحاق كه فعاليتهاى علمى را از سن 17 سالگى آغاز كرد، توانست تا پايان عمر، با همكارى شاگردانش، نزديك به صد اثر را از جالينوس به عربى ترجمه كند. علوم طبيعى يونانى هم از طريق ترجمه كتاب ويسقوريدس در زمينه علم گياهشناسى، در ميان مسلمانان رسوخ كرد.
انتقال علوم اسلامى به غرب
داستان انتقال دانش مسلمانان به مغرب زمين و تأثيرى كه اين دانشها بر نوزايى و شكوفايى علوم غربى نهاده، پيش از هر چيز به چند رويداد سياسى- نظامى بازمىگردد. عمده اين رويدادها، لشكركشيهاى مسلمانان به اسپانيا و سيسيل و در مقابل، تهاجم اروپائيان براى تصرف سرزمين فلسطين در جنگهاى موسوم به صليبى است. اين تهاجمات متقابل، موجبات همجوارى و اختلاط مسلمانان با مسيحيان و يهوديان را فراهم ساخت و زمينهاى را فراهم آورد تا دانشمندان نيز در كنار نظاميان، به تعقيب هدفهاى علمى خاص خود بپردازند
نقش جنگهاى صليبى
جنگهاى صليبى به يك دوره دويست ساله برخورد ميان مسلمانان و مسيحيان اطلاق مىگردد كه طى آن شمار بسيارى از اروپائيان با انگيزه آزادسازى بيتالمقدس از چنگ مسلمانان، عازم سرزمين فلسطين گشتند. اروپائيان در اين سرزمين، با تمدنى بسيار فراتراز تمدن خودشان روبهرو گشتند؛ و آن دسته از ايشان كه از هوش بيشترى برخوردار بودند، در دوران حضورشان در فلسطين، با بخشى از ادبيات عرب آشنا گشتند و پس از احاطه بر آنها، مبادرت به شناساندنشان به .كشورهاى خود كردند
از جمله اين افراد مىتوان به چهره سرشناسى چون آدلارد دوبث (— ——-) اشاره كرد «كه در پى سفرى به مشرق زمين و در دورهاى كه در اين سرزمين اقامت داشت (510- 537 ه)، تحت تأثير علوم اسلامى قرار گرفت. اين تأثير را مىتوان هم در آثار اصلى خود او، كه به گونهاى چشمگير متحول شده است، ديد و هم در متونى كه او از نوشتههاى عربى به زبان لاتينى ترجمه كرده است. بنابراين آدلارد از نخستين مترجمانى بوده كه با آسيا تماس مستقيم داشته است
نقش سيسيل
نقش سيسيل و تا حدودى جنوب ايتاليا در انتقال علوم اسلامى با وجود محدوديتهاى مكانى بسيار عميق بوده است. مسلمانان آفريقا در سال 213 در سيسيل پياده شدند. سرانجام در سال 265 با تصرف سرقسطه بر تمام جزيره چيره گشتند و تا سال 452 در آنجا اقامت داشتند
گرچه پس از تصرف جزيره به دست روجرو سلطه مسلمانان به پايان رسيد، ولى با وجود نوعى حس مسالمتجويى در روزگار سلاطين نورمان و نيز پادشاهان دانشدوست اين خاندان، بسيارى از مردم همچنان مسلمان باقى ماندند. از جمله اين پادشاهان روجروى دوم بود كه نام وى در كنار ادريسى در اثر مشهور او ديده مىشود. فدريگوى دوم معروف به هوهنستافن- كه مادرش دختر روجروى دوم بود- خود يك نويسنده و شاعر بود. وى علاقهمند بود كه نه تنها
دانشمندان و سربازان ايتاليايى و يا از كشورهاى مسيحى، بلكه افراد مسلمان را نيز در كنار خود نگه دارد. پس از وى نيز با وجود مخالفتهاى پاپها اين شرايط ادامه يافت
به اين ترتيب سيسيل به صورت كانونى درآمد كه زبانهاى زنده علمى يعنى لاتين، نئولاتين- برگرفته شده از لاتين-، يونانى و عربى در آن رواج تام يافت. نخستين اقدام براى ترجمه علوم از زبانى به زبان ديگر در اين جزيره انجام شد و در همين جا بود كه آثار عربى به لاتين ترجمه گرديد.
اسپانيا و نقش آن در انتقال علوم اسلامى
به عنوان مقدمه لازم است به يك نكته مهم اشاره گردد، و آن اينكه حضور مسلمانان در اندلس و ظهور دانشمندان بزرگ اسلامى در اين سرزمين موجب گرديد تا يك بار ديگر «عصر زرّين» تمدن اسلامى در آنجا تكرار گردد و انتقال علوم اسلامى به غرب راه خود را هموار سازد. اندلس در عصر زرين خود دانشمندان فراوانى را به جهان علوم تقديم كرد. دانشمندانى كه آثارشان چهره علمى آن سرزمين را دگرگون و آوازه تمدن اسلامى را در غرب طنينانداز ساخت
در اينجا، براى نمونه، از چند دانشمند بزرگ كه نسبت به ديگران مرتبه بلندترى داشتهاند نام مىبريم
– ابوبكر محمد بن يحيى بن صائغ مشهور به ابن باجه (متوفاى 532 ق): انديشههاى فلسفى وى، از مسلمانان بر ابن رشد و از مسيحيان بر آلبرت كبير تأثير گذارده است. او در نجوم، هندسه، موسيقى و … نيز متبحر بوده است.
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
– ابن طفيل (متوفاى 581 ق): هرچند كه از وى آثارى در طب باقى مانده، او بيشتر شهرتش را از رساله حىّ بن يقظان- زنده بيدار- دارد كه رسالهاى است رمانوار در فلسفه. اين كتاب حاوى مطالبى چون نظرى بر تاريخ فلسفه اسلامى، شرحى در طبقهبندى علوم و بحثى درباره خلق الساعة مىباشد
انتقال علوم اسلامى
ابن رشد يا به قول غربيها اوِروس (520- 595/ 1126- 1198): وى در نزد اقوام لاتين عنوان مفسر بدون رقيب ارسطو و يا به قول دانته «آنكه شرح بزرگ را نوشته است» را داراست
از آثار وى سه تفسير بر آثار ارسطو، دايرة المعارفى پزشكى به نام كتاب الكليات فى الطب، كتاب فى حركة الفلك و شرح مجملى بر المجسطى را مىتوان نام برد
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
– ابو محمد جابر بن افلح: صاحب كتاب مشهور اصلاح المجسطى و چند اختراع مربوط به وسايل و ادوات نجومى
– ابواسحاق بطروجى اشبيلى- از شاگردان ابن طفيل. اثر وى «كتاب الهيئة» نام دارد. بطروجى با اصول بطلميوسى به مخالفت برخاست و زمينههاى ظهور علم جديدى را در نجوم فراهم ساخت. «»
كار و آثار اين دانشمندان مكمل نقش دانشمندانى بود كه در مشرق اسلامى علوم را به كمال رساندند و نهايت توان خويش را در فربهى آن به كار بستند. علومى كه حركت خود را از شرقىترين نقاط جهان اسلام مانند مرو آغاز كرد و از آنجا به بغداد، سپس قاهره و سرانجام به قرطبه رسيد و از آنجا آماده انتقال به اروپا گرديد
ترجمه آثار اسلامى
شمار آثارى كه در دوران انتقال علوم اسلامى به مغرب زمين، از عربى به لاتين ترجمه شده، فراوان و به مراتب بيش از آن چيزى است كه در دوران انتقال علوم بيگانه به تمدن اسلامى، از ديگر زبانها به عربى ترجمه شده است. در اينجا به ويژه بايد اين نكته را يادآور شد كه علوم انتقال يافته از جهان اسلام به دنياى مسيحيت داراى چنان قوت و ارزشى بوده كه برخى آثار آن مدتها در باختر زمين عنوان كتاب درسى داشته و در دوران رنسانس نيز چندين بار به چاپ رسيده است.
نام چند تن از نخستين مترجمانى كه كتابهاى اسلامى را به زبانهاى لاتين و عبرى برگرداندهاند:
– يوهان هيسپالنسيس (يوحناى اسپانى) و دومينگو گونديسالوو : از اين دو تن اولى آثار عربى را به زبان قشتالهاى و دومى آن را از قشتالهاى به لاتين ترجمه مىكردند.
– روبرت آوچستر (اواسط قرن دهم): ترجمه جبر خوارزمى وى نقطه عطفى در علوم مسيحى به شمار مىرود
افلاطون تِيووُلى و ژرار كِرِمونى : اين دو ايتاليايى بودند ولى به دليل زندگى دراز مدت در اسپانيا، اسپانيولى شده بودند. ارزش آثار اين دو از همه كسانى كه قبل و بعد از اينان آمدهاند ارجح است. افلاطون تيوولى مترجم نسخه عربى كتاب الاربعه بطلميوس و نيز الجبر ابراهيم برحي است
ژرار كرمونى بحق مشهورترين مترجمى بوده كه آثار عربى را به لاتين برگردانده است
ترجمه المجسطى از عربى به لاتين بخش كوچكى از آثار وى بوده است. آثار گسترده ژرار اين گمان را تقويت مىكند كه وى رهبر مترجمانى بوده كه در طليطله با حمايت و كمك حكومت كار مىكردهاند.
– آلفرد دوساراشل : وى برخى از آثار ابن سينا را از عربى به لاتين برگردانده است.
– ابن عزرا، يوسف قمحى و خانواده ابن طبون: اينان كسانى بودهاند كه متون عربى را به عبرى ترجمه مىكردند.
هنر و معمارى در تمدن اسلامى :
موضوع هنر و معمارى اسلامى بايد جنبههاى تخصصى آن را در تأليفهاى فنى و مستقل جستوجو كرد. آنچه در فصل حاضر مورد بررسى قرار گرفته، جنبه كلى و عمومى دارد و از طريق عناوين ذيل به انجام رسيده است:
1- ماهيت هنر اسلامى
2- بناهاى اسلامى
. مسجد
. مدرسه
. آرامگاه
. كاروانسرا
. كاخ
خوشنويسى
چنان كه از عناوين فوق پيداست در اين درس تنها به هنرهاى معمارى و خوشنويسى پرداخته شده است و ديگر هنرها را بايد در منابع مستقل جُست.
. 1- ماهيت هنر اسلامى
در اسلام چيستى هنر تعريف نشده است، اما هنرمندان اسلامى پيوسته در آفرينش آثار خود اصول ويژهاى را رعايت مىكنند كه در حقيقت چيستىِ آن را القا مىكند. اين اصول همچون يك دستورالعمل و قانون مدوّن و مكتوب در دست هنرمندان مسلمان موجود نبوده است، اما براساس سنّتى شفاهى و سينه به سينه از سرزمينى به سرزمينى و از نسلى به نسلى ديگر انتقال يافته است؛ و آثار هنرى اسلامى وجوه تمايز خود را از رعايت همين اصول دارند. اما اين اصول كدامند؟
1- اصل توحيد: هنرمند اسلامى در هنگام آفرينش يك اثر هنرى، آن را تجليگاه يگانگى خداوند مىسازد. «هنر اسلامى همواره مركزى دارد كه از آن سخن مىگويد؛ اعم از اينكه معمارى باشد يا خوشنويسى، مينياتور باشد يا قالىبافى و جز اينها. و اين مركز انعكاسى از توحيد است
اصول ويژه -خوشنويسى
اين بدان معناست كه بايد همه اشكال بتپرستى را از هنر اسلامى طرد كرد»؛ و هر آنچه شائبه چندگانهپرستى دارد، از ساحت هنر اسلامى به دور است.
2- اصل زيبايى الهى: هنرمندان مسلمان پيوسته كوشيدهاند تا آنچه مىآفرينند عنصر زيبايى را به كمال در خود داشته باشد. «هنر اسلامى در همه اشكال خود يك هدف مشترك دارد. اين هنر مىكوشد تا زيبايى چيزها را نشان دهد. همه چيزها آفريده خدا و منعكس كننده زيبايى الهى است … زيبايى شرط ضرورى و اساسى آفرينش هر يك از اشكال هنر اسلامى است.»
3- اصل غير تمثالى بودن: در هنر اسلامى- به خلاف مسيحيت- تمثال راهى ندارد. هنگامى كه وارد يك معبد هندى يا كليساى مسيحى مىشويم، شىء مركزى كه توجه ما را به خود جلب مىكند نقاشى، مجسمه يا تصويرى است كه نماينده مستقيم حضور الهى است. امّا هنگامى كه وارد مسجد مىشويم، حضور خاصى كه در آن مىيابيم حضور خلأ است؛ يعنى فقدان نقطهاى كه بتوان آن را مركز حضور الهى دانست، هر چيز اشاره به حضور الهى دارد.
اصول ويژه- 2
همين خصيصه نتايج كاملًا متفاوتى را در هنر اسلامى، در معمارى و شهرسازى اسلامى و جز آنها به وجود مىآورد.» در حقيقت آن حضورى از الوهيت كه در ديگر اديان با رسم تصوير نشان داده شده در معمارى اسلامى از طريق طرحهاى هندسى متقارن بيان شده است
اصل رئاليسم: رئاليسم در هنر اسلامى به معناى وفادار ماندن به ذات و حقيقت چيزهاست.
در هنر اسلامى تلبيس راه ندارد. اين هنر مىكوشد تا از فريب بپرهيزد. نمىخواهد چيزى بسازد كه آنچه مىنمايد نباشد. يعنى از سه بعدى نشان دادن دو بعدى پرهيز مىكند. كاغذ دو بعد دارد و آن را سه بعدى نشان دادن خود فريبى است و همين اعتقاد موجب پيدايش هنر مينياتور گرديد.
انواع بناهاى اسلامى
بناهاى اسلامى، نظر به كاركردشان، به دو نوع مذهبى و غير مذهبى قابل تقسيماند.
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
1- بناهاى مذهبى
. مسجد: از ميان بناهاى مذهبى، مسجد نخستين و اصلىترين بناى اسلامى است و تاريخ بناى آن به نخستين روزهاى ورود پيامبر (ص) به مدينه منوره بازمىگردد. ايشان در اقامت چند روزه خود در محل قبا، در آنجا مسجدى بنا كردند و پس از ورود به شهر مدينه نيز بناى مسجدى را با معمارى بسيار سادهاى برافراشتند.
در نگاه مسلمانان مسجد بنايى معمولى كه عناصر گوناگون معمارى تنها به منظور ايجاد زيبايى- همچون ديگر بناها- در كنار هم قرار گرفته باشد نيست، بلكه مسجد نخستين تجليگاه معمارى قدسى است.
معمارى قدسى اسلام پيش از هر چيز در وجود مسجد متجلى است كه پروردگار آن را به مثابه خانه هميشگى مسلمانان براى عبادت تعيين كرد. مسلمانان با نماز گزاردن در مسجد سنتى، به تعبيرى به آغوش طبيعت بازمىگردند.
معمارى قدسى اسلام، به واسطه فرمان الهى كه طبيعت را عبادتگاه مسلمانان قرار داده است، به گسترش طبيعت مخلوق پروردگار در چهارچوب محيط مصنوع دست انسان تبديل مىشود. معمارى قدسى اسلامى از اين طريق در وحدت، در هم تنيدگى، هماهنگى و آرامش طبيعت، حتى در حيطه شهرهاى بزرگ و كوچك
مشاركت مىكند
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
مسجد بهطور قطع بناى اصلى اسلام است كه از بين كاركردهاى متعدد سياسى، ادارى، اجتماعى و آموزشى آن والاتر از همه كاركرد عبادت جمعى آن است. سادهترين شكل مسجد از يك حياط مركزى تشكيل مىشود كه رواقهايى آن را احاطه كرده و متصل به يك سرسراى سرپوشيده (شبستان) است.
در اين مكان (مساجد اوليه) عبادت مىشد، اجتماعات بزرگ برپا مىگرديد، سان ديده مىشد، قضاوت مىشد، بيتالمال نگهدارى مىشد و شوراهاى جنگى تشكيل مىگرديد
با گسترش اسلام و فزونى گرفتن جمعيت شهرها «جامع» ها ساخته شد. جامع رويهمرفته نوع باشكوهى از بنا بود كه رابطه كاملًا مستقيمى با كاركرد خيلى بزرگتر مسجد داشت. در حقيقت مسجد به هر مرد بالغ و آزاد مسلمان يادآورى مىكرد كه از مراسم نماز جمعه بازنمانند و همين تكليف نيازى را براى پديد آوردن بنايى با مقياس خيلى بزرگتر از مسجد به وجود آورد. در حقيقت بيشتر مساجدى كه از گذشته باقى مانده است همان «جامع» ها مىباشد.
محراب، منبر، گنبد و مناره شاخصهاى ويژه مسجدند.
الف. محراب: يا طاقنماى نماز، جايگاهى است كه امام درون آن قرار مىگيرد و نمازگزاران را امامت مىكند. قديمىترين نمونه محراب به سال 86 ه/ 705 م برمىگردد و آن زمانى بود كه مسجد بازسازى شده پيامبر با يك محراب به پايان برده شد.
ب. منبر: منبر يادبودى از كرسى خطابه حضرت محمد (ص) است كه از فراز آن براى يارانش خطابه مىخواند و آنان را وعظ مىفرمود.
ج. مناره: مناره به تقليد از معمارى بيزانسى به مسجد افزوده گشت؛ و پيدايش آن در حقيقت ريشه سياسى داشت. براى نخستين بار در سرزمين شام و در شهرهايى كه جمعيتهاى مسلمان و مسيحى با يكديگر زندگى مىكردند ساخته شد. شايد مناره براى آن بنا شد كه به غير مسلمانان گفته شود كه بناهاى اسلامى از بناهاى مسيحيان چيزى كم ندارد.
د. گنبد روى محراب: گنبد روى محراب اقتباس از معمارى رومى است. در يك مسجد با بام تخت، شيبدار يا طاقبندى شده، وجود گنبد تأكيدى بر يك كانون عبادى است. گنبد روى محراب موقعيت قبله را مشخص مىسازد و همين امر در بافتهاى شلوغ شهرى كه بدون آن از نقاط ثابت هدايتگر محرومند، از اهميت فوقالعادهاى برخوردار است. گنبد بر فراز محراب ثابت كرد كه پايدارترين و فراگيرترين وجه معمارى قرون وسطاى اسلامى است و فايده آن به عنوان علامت مشخصه، به تدريج آن چنان اعتبارى كسب كرد كه موجب شد اين فكر در مقياس وسيعترى كاربرد پيدا كند
مدرسه: مؤسسهاى است كه در آن علوم سنتى اسلامى همچون حديث، تفسير و فقه آموزش داده مىشود. مدرسه محصول تغيير در شيوههاى آموزشى بوده است. سنت ساخت مدرسه بيش از جاهاى ديگر در شهرهاى بزرگ ايران شرقى ديده مىشود. مثل نيشابور كه پيش از ساخت نظاميه در نيمه دوم سده پنجم، در اين شهر حدود 38 مدرسه وجود داشت.
مدارس اسلامى، علاوه بر ايران در سرزمينهايى چون سوريه، مصر و يمن رواج تام داشت.
آرامگاه: در صدر اسلام آرامگاه با مشخصاتى كه بعدها پديدار شد وجود نداشت، مسلمانان بىهيچ تمايزى از يكديگر به خاك سپرده مىشدند. اما يك نسل از رحلت پيامبر (ص) نگذشته بود كه محل دفن ايشان با ساختمانى مشخص گرديد. سپس
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
ساخت آرامگاه و مقبرههاى بزرگ در سراسر جهان اسلام به ويژه ايران به صورت يك سنت درآمد.
در ايران، مقبرهها به دو نوع چهارگوش گنبدپوش و برج مقبره تقسيم مىگرد
كاروانسرا: كاروانسرا در ساده تعريف خود بنايى است كه كاروانى را در خود جاى دهد. رباط و خان واژگان مترادف كاروانسرا در زبان عربى هستند. جالب اينكه واژه كاروان به معناى كاروانسرا در زبان انگليسى نيز مصطلح گرديده است.
2. بناهاى غير مذهبى
. كاخ: كاخ از بناهاى غير مذهبى اسلامى است. در ساخت اين بنا هيچگونه منفعتى عمومى لحاظ نشده و توجيهى جز خواست حكمرانان و درباريان براى ساخت آن وجود نداشته است. كاخها- به جز چند استثنا- از مصالحى سست ساخته مىشدند و بيش از تزيين درون كاخ به تزيين بيرون آنها اهميت داده مىشد. در درون كاخها مسجد، حمام، و معمولًا گورستانى وجود داشته است كه نشان مىدهد بانيان آنها در حقيقت زندگى جاودانهاى را براى خودشان طراحى كرده بودند
هنر خوشنويسى
در ميان هنرهاى اسلامى، خوشنويسى هنرى است كه ضرورتش از كتابت قرآن كريم ناشى گرديده و تا پيش از نزول قرآن، هنرى به نام خوشنويسى در ميان اعراب متداول نبوده است. پس از نزول قرآن، مسلمانان كوشيدند ظاهر قرآن را نيز همانند آيات و كلمات آهنگين و گوشنواز آن زيبا و چشمنواز كنند. اين بود كه هنر خوشنويسى در ميان جوامع اسلامى رواج يافت. قداست قرآن كريم موجب شده است تا خوشنويسى نيز همچون هنرى مقدس كه حاكى از پاكى و لطافت روح و انضباط درونى خوشنويس است، در ميان هنرهاى اسلامى جايگاه ويژهاى را به خود اختصاص دهد؛ و خطوط متنوع و بسيار زيبايى به دست مسلمانان ابداع و ابتكار گردد.
علوم در تمدن اسلامى
تلاشهاى گوناگون علمى مسلمانان، از جمله عوامل بسيار مهمى بود كه تمدن اسلامى را در مرتبه سرآمدى تمدنهاى روزگار نشاند. كنجكاوى علمى عادت معمول دانشمندان گشته بود و آنان را به كشف عجايب و ناشناختههاى دنيا وامىداشت؛ كه نمونههاى آن را مىتوان در تلاش براى اندازهگيرى سطح كره زمين و فعاليتهاى دامنهدار بخوبى مشاهده كرد. اخبار مندرج در قرآن و روايات درباره ملتهاى پيشين انگيزهاى بود كه افكار مسلمانان را به پيش مىراند و آنان را ترغيب مىكرد تا به محيط پيرامون خود با ديد علمى بنگرند، سفر علمى و تحقيقاتى كنند و به منظور تكميل آثار علمىشان راههاى دور و دراز را در پيش گيرند و رنج غربت را بر خويش هموار سازند.
شمارش علوم
شاخصترين علوم رايج در ميان مسلمانان
جغرافيا؛ جغرافىدانان اسلامى
پزشكى
فيزيك
اگر فارابى به شمارش علوم مىپردازد، نشان آن است كه مسلمانان با آن علوم آشنايى كامل دارند و مىتوانند كه اندوختهها و سرمايههاى علمى خويش را با كمال اعتماد به نفس به جهانيان عرضه كنند و انديشههاى ديگران را به چالش بكشانند
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
: شاخصترين علوم رايج در ميان مسلمانان
عمده علومى كه به وسيله فارابى شمارش گشته به ويژه كيهانشناسى، هيئت و نجوم، جغرافيا، پزشكى و داروسازى و كيمياگرى، در ميان مسلمانان رواج كامل داشته است. تنها سه موضوع جغرافى، پزشكى و فيزيك را مورد بحث قرار مىدهيم.. جغرافيا
جغرافيا از جمله علومى است كه مسلمانان با تأليفهاى گوناگون خويش به ويژه در زبان عربى در تكامل آن كوشيدهاند. در اين ميان، دو عامل باز بودن مرزهاى جهان اسلامى- با همه گستردگىاش- بر روى دانشمندان و ديگرى مراسم حج، در رواج و رونق اين دانش مؤثر بوده است
جغرافيدانان اسلامى
نخستين جغرافىدان مسلمان هشام بن محمد كلبى بوده است (سده سوم) و به خاطر تحقيقاتش درباره جزيرة العرب شهرت دارد. پس از وى نيز در همين سده جغرافىدانان ديگر
پيدا شدند كه مشهورترينشان موسى الخوارزمى رياضيدان و منجم مشهور و صاحب كتاب صورة الارض است.
مهمترين تأليفهاى جغرافيايى سده هفتم/ سيزدهم معجم البلدان ياقوت حموى، بسط الارض فى طولها والعرض ابن سعيد غرناطى و تقويم البلدان ابوالفداى شامى هستند.
در دوره تركان عثمانى، به دليل رشد دريانوردى، آثار جغرافيايى چندى پديد آمد
پزشكى
مسلمانان با بهرهگيرى از دانش و تجربه ملتهاى ديگر، در بيشتر رشتههاى پزشكى روزگار خويش صاحب تخصص گشتند و با نگارش آثار علمى مهم و ارزشمند به تكميل و توسعه ديدگاههاى پيشينيان پرداختند.
پزشكى اسلامى از سه منبع عمده ايرانى، يونانى و هندى تغذيه كرده و به طور طبيعى نخستين بذرهاى پزشكى علمى نيز به وسيله پزشكانى از اين اقوام در جهان اسلام پاشيده شده است. اما اوج شكوفايى پزشكى در اسلام با ظهور رازى، نويسنده 56 اثر پزشكى آغاز شد. او با تأليف دو اثر بزرگ خويش يعنى الحاوى و طب المنصورى- جايگاه والايى را در طب اسلامى و جهانى به خود اختصاص داده است. آثار رازى تقريباً همه جنبههاى طب را شامل است. توانست بيماريهاى تازهاى اكتشاف كند و
راههاى درمان جديد بياورد و روشهاى تازهاى در طب سنتى بگشايد.
پزشكى
اما مشهورترين پزشك اسلامى، ابن سيناست كه
مهمترين اثر ابن سينا كتاب القانون در طب است كه شايد با نفوذترين كتاب در سراسر تاريخ پزشكى، حتى با در نظر گرفتن آثار بقراط و جالينوس بوده است
مشهورترين پزشكان اسلامى چون رازى و ابن سينا فيلسوف بودند
فيزيك
واژه فيزيك به معناى امروزى آن كاربردى متأخر دارد و دانشمندان اسلامى مسائل مرتبط با اين علم را ذيل طبيعيات بحث كردهاند. آنان پس از حصول آگاهى كامل از تحقيقات و آثار دانشمندان يونانى، مفاهيم تازهاى را وارد علم فيزيك كردند
در ميان فيزيكدانان اسلامى ابن هيثم، قطبالدين شيرازى، كمالالدين فارسى، بيرونى ابن هيثم به «پدر نورشناخت» مشهور
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
است. او شهرتى به اندازه اوقليدس داشت و
نخستين كسى است كه قانون دوم انعكاس نور را درباره همسطح بودن شعاع تابش و شعاع بازتافته و خط عمود بر سطح تابش بيان و اثبات كرده است. كار مهم ديگر وى تعيين ضخامت جوّ است.
او همچنين اتاق تاريك را از لحاظ رياضى مورد بحث قرار داد.
صنعت و فناورى در تمدن اسلامى
صنايع رايج در ملل اسلامى بسيار متنوع بود، به طورى كه بيشتر و بلكه همه نيازهاى عمومى در داخله سرزمينهاى اسلامى تأمين مىگردد. هر يك از شهرها به صنعتى ويژه شهرت داشت. به استخراج معادن توجهى ويژه مىشد و صنعتكاران در شهرهاى نزديك معادن در رواج و رونق صنايع فلزى مىكوشيدند. معادن سنگ مرمر، نمك، گوگرد، نفت و قير به ويژه در ايران فعال بود. شيشهگرى، صابونسازى، پارچهبافى، كاغذسازى، بافت انواع فرش، مرصع كارى، فلزكارى و كشتىسازى از جمله صنايعى بود كه در سرزمينهاى اسلامى رواج تام داشتند
راه روشن
ملل اسلامى در گذشته خود در بسيارى از رشتههاى علمى سرآمد روزگار بودهاند. جوّ حاكم بر جوامعشان زمينه ظهور دانشمندانى بزرگ را فراهم ساخته بود. اين دانشمندان رسالت علمى خويش را به خوبى انجام داده و راهى روشن را فراروى آيندگان گذاشتهاند.
بازرگانى در تمدن اسلامى
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
در حالى كه تجارت سازمان يافته در اروپا تضعيف گرديده بود، در نقاطى ديگر به ويژه در جهان عرب و در ميان هندوها شكوفا شد. در حدود سال 650 ميلادى، ميان درياى سرخ و مديترانه كانالى حفر شد كه مديترانه شرقى را با اقيانوس هند مرتبط مىساخت. چنين كانالى در سال 98 م به وسيله تراجان، امپراتور روم نيز حفر گرديده بود، اما اين كانال در سده سوم ميلادى ديگر قابل استفاده نبود. در پايان سده هفتم ميلادى مهاجر نشينهاى عرب بر ساحل غربى اقيانوس هند چتر افكنده و در نيمه سده بعد جوامع بزرگ تاجران عرب در چين تأسيس گرديد.
حوزه تمدن اسلامى
حوزه تمدن اسلامى سرزمينهايى از سه قاره آسيا، آفريقا و اروپا را با مركزيت خاور ميانه تشكيل مىداد و از چنان موقعيتى جغرافيايى برخوردار بود كه پيش از اختراع كشتيهاى اقيانوسپيما و نيز داير شدن راههاى هوايى در دورههاى متأخر، همه راههاى بازرگانى عمده جهان در اين حوزه قرار داشته است. گرچه اين قلمرو گسترده گاه زير سلطه رژيمهاى سياسى گوناگون و در مواردى متخاصم قرار داشت، اما يگانگى اعتقادى بازرگانان عاملى بود كه آنان را به يكديگر پيوند مىداد و رابطه داد و ستد را تسهيل مىكرد
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
بازرگانى ممالك اسلامى
بازرگانى ممالك اسلامى در قرن چهارم از مظاهر ابهّت اسلام بود و جهان اسلام ملكه تجارت دنيا محسوب مىگرديد و مقام نخست را داشت. كشتيها و كاروانهاى مسلمين همه درياها و صحراها را درمىنورديد و اسكندريه و بغداد، دست كم در مورد كالاهاى تجملى، دو مركز تعيين نرخ بودند.
تا پيش از قرن چهارم تجارت دنيا در دست تاجران يهودى بود. ولى از آن پس تاجران شامى جايشان را گرفتند
از موفقيتهاى بزرگ مسلمانان در سده چهارم، گشودن راه تجارى روس در شمال بود
پيش از آن نيز ارتباطات محدودى ميان بلاد روس و ممالك اسلامى وجود داشت، ولى به سال 309 ه بين خليفه عباسى و شاه منطقه ولگا ارتباط سياسى برقرار شد و در سال بعد آن، شاه و تبعهاش اسلام آوردند. در همان دوران حكومت بخش شمالى ممالك اسلامى براى نخستين بار به دست فرمانروايان لايق سامانى افتاد. اينان علاوه بر حفظ مرزها، منطقه را به سوى رونق و تكامل سوق دادند و براى تجار بيگانه سود معتدلى را تضمين نمودند. بيشتر سكههاى اسلامى كشف شده در شمال اروپا، مربوط به قرن چهارم؛ و بيش از دو سوم آن، سكههاى سامانى است. از آن تاريخ به بعد، تا بعد از جنگهاى صليبى، راه شرق به شمال اروپا از طريق روسيه بوده است.
در سده چهارم، مسلمانان علاوه بر نفوذ در شمال، در شرق نيز بر مناطق گستردهاى دست يافتند. در سال 331 ه. پادشاه چين فرستادهاى را به بخارا گسيل داشت و خواستار دوستى با نصر بن احمد سامانى گشت؛ و او رضايت داد كه پسرش، دختر خاقان چين را به زنى بگيرد. از اين رو راه تجارت چين به روى مسلمانان باز شد. در حدود سال 400 بخشهاى گستردهاى از هند با
اهميت فراوان تجارى، در پى فتوحات سلطان محمود غزنوى، به قلمرو مسلمانان افزوده گرديد.
نيز در همين سده مسلمانان موفق شدند كه در تجارت با اروپا نيز ايفاى نقش كنند. به سال 352 ه شهر پراگ- بزرگترين بازار برده اروپا- مركز رفت و آمد تجار مسلمان و يهودى و ترك بود كه طلاى بيزانس و انواع كالاهاى ديگر را آورده و برده، پوست گور خر و انواع فلزات را مىبردند.
3. جاده ابريشم
دانلود پاورپوینت تبادل علمی در تمدن اسلامی
راه ابريشم كه شرق و غرب جهان باستان را به يكديگر مرتبط مىساخت، در قلمرو سه امپراتورى بزرگ چين، ايران و روم امتداد داشت. اين شاهراه به طول تقريبى هشت هزار كيلومتر از كشور چين شروع مىشد، از فلات ايران مىگذشت و پس از گذر از بينالنهرين و شامات به انطاكيه در كنار درياى مديترانه مىپيوست. اين جاده نامش را از كالايى كه بيش از ديگر امتعه از آن عبور داده مىشد، يعنى ابريشم، مىگرفت و از شهرهاى بسيارى گذشته، شاخههاى چندى از آن جدا مىگرديد و از اين طريق به تجارت جهانى و داد و ستدهاى منطقهاى رونق مىبخشيد.
آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى
جاده ابريشم علاوه بر جنبه اقتصادى، از جنبههاى گوناگون دينى، فرهنگى، هنر، فناورى، زبان و ادب و دانش نيز حايز اهميت بوده است. كاروانهاى تجارى علاوه بر توليدات و محصولات ملتهاى گوناگون در مسير راه ابريشم، فرهنگ، ادب، دانش و هنر را نيز با خود جا به جا مىكردند.
تاريخ اين راه به ويژه نشانگر اين واقعيت است كه مبلغان اديان گوناگون پا به پاى بازرگانان، درصدد گسترش آيينهاى خود در سرزمينهاى دور دست بودهاند. هلنيسم (يونانىگرى)، آيين بودايى، آيين ميترا (مهرپرستى)، دين مسيحيت، كيش مانوى، آيين زرتشت و دين اسلام، هر كدام بخشى از گسترش خود را مرهون جاده ابريشم هستند، زيرا اين جاده به بانيان و مبلغان اديان امكان مىداد تا با گذر از آن مسير طولانى، آيين خويش را به دوردستترين شهرها و جوامع مسير راه و نيز شاخههاى فرعى آن انتقال دهند.
30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc | )
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.