دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
تاریخ فلسفه اسلامی 1
عنوان های پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه ، تاریخ فلسفه اسلامی 1 عبارتند از :
آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
تاریخ فلسفه اسلامی 1
اصالت فلسفه اسلامیالیور لیمان مقدمه تاریخ فلسفه اسلامی
اسلامی بودن فلسفه اسلامیدکتر نصر مقدمه تاریخ فلسفه اسلامی
فلسفه عربی یا اسلامی
مخالفان فلسفه در فرهنگ اسلامی
ماهیت فلسفه اسلامی
اهل تفکیک
علامه طباطبایی
شهید مطهریمقالات فلسفی 3/ 21-32
منابع تحقیق در تاریخ فلسفه اسلامی
منابع 1
منابع 2
منابع 3
تاریخ فلسفه اسلامی 1
روش تاریخ نگاری فلسفه
2. روشهای مختلف تاریخ نگاری در فلسفهدکتر خسروپناه
دوره ها از نظر هانری کربن
دوره ها از نظر شهید مطهری
طبقات فلاسفه
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
دوره ها از نظر دکتر خسرو پناه
حکمت و حکیم
معنا و مفهوم فلسفه در اسلامدکتر نصر، تاریخ فلسفه اسلامی
قرآن و حدیث به عنوان سرچشمه و منبع الهام فلسفه اسلامیدکتر نصر
جریان های فکری در اسلام
معتزله
اشاعره
تاریخ فلسفه اسلامیپیشینه در یونان و …
سقراط (460 یا 469-399ق م)
افلاطون (427-347 ق.م)
ارسطو (384-322ق.م)
آثار
تاریخ فلسفه اسلامی 1
چرخش فلسفه از یونان به حوزه اسکندرانی و سریانی
افلوطین (205-270م)
اقانیم ثلاثه
نظریه صدور (فیض)
اثو لوجیا فلوطین
ردپاهای عرفانی در فلسفه افلوطین
تاریخ فلسفه اسلامینهضت ترجمه
نهضت ترجمه:
مرحله اول از یونانی به سریانی
مرحله دوم از سریانی به عربی
تاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر
تاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر
1-2
کندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق
کندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق
آثار کندی:
چند نکته:
طبقه دوم
طبقة سوم:
طبقه سوم در اين طبقه پنج نفر قابل ذكرند:
1.ابو بكر محمد بن زكرياى رازى
فارابی (258-339) (870-950)
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
آثار
منطق
تاریخ فلسفه اسلامی 1
فلسفه فارابی
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 1و 2
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 3
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 4
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 5
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 6
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
مبانی فلسفی فارابی:
نظریه عقول دهگانه:
نکات:
نکات
نظریه عقل انسانی:
نکات
نظریه نبوت:
موسی ملایری، تبیین وحی از فارابی تا ملاصدرا، قم: کتاب طه،
فلسفه سیاسی:
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
فلسفة سیاسی:
مدینة فاضله
نکات
طبقهبندی علوم:
تفسیر قرآن:
علم النفس
تاریخ فلسفه اسلامی 1
تقسیم قوای نفس
گرایش عرفانی
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
طبقة چهارم:
اخوان الصفا و خلان الوفا: (ح 373)
تکه ها و قسمت های اتفاقی از فایل آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه ، تاریخ فلسفه اسلامی 1
سقراط (460 یا 469-399ق م)
سقراط کتابی ندارد چون به شیوه دیالکتیک و حضوری معتقد بوده است و آموزش از طریق کتاب را با واسطه و بدون درک درست میداند.
راه های شناخت اندیشه های سقراط:
1ـ کتب افلاطون
2ـ کتابهای گرنفون شاگرد سقراط (یادنامهها یا خاطرات ـ بزم مهمانی یا ضیافت)
3ـ نمایشنامه ابرها ـ نوشته آریستوفانس معاصر سقراط
4ـ اشارات پراکنده
– خودت باش ـ خود را باش ـ خودت را بشناس ـ خود را بهتر کن
ـ زندگی ناآزموده ارزش زیستن ندارد
ـ فضیلت و معرفت
افلاطون (427-347 ق.م)
1- دوجهان:
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
الف: بالا/ معقول/ یک نمونه / کامل/ ثبات/ مطلق / صرف / ابدی وازلی/غیرمکانمند / قائم به ذات —–مُثُل
ب:پایین/ محسوس/ چند نمونه/ ناقص/ تغییر/ نسبی/ مخالط/ غیرابدی و ازلی/ مکانمند/ غیرقائم به ذات.
2ـ خلود روح
3ـ فضیلت اخلاقی = کسب معرفت
4ـ نظریه استذکار
ارسطو (384-322ق.م)
آثار
تاریخ فلسفه اسلامی 1
تقسیم علم:
نظری: فلسفه طبیعی، ریاضی، الهی
عملی: سیاست، لشکرکشی، خطابه، اقتصاد
شعری: هنرهای کلامی، غیرکلامی
خدا= محرک نامتحرک
رابطه نفس وبدن:
رابطه ماده و صورت
چرخش فلسفه از یونان به حوزه اسکندرانی و سریانی
مکاتب
نوفیثاغوریان
فلسفه یهودی – اسکندرانی
مسیحیت اولیه (غنوسیه)
نو افلاطونیان (افلوطین)
وجوه مشترک :
بعد از مسیحیت
اعتقاد به مسائل الهی
داشتن مفهوم انتزاعی از خدا
پست دانستن عالم ماده
هبوط نفس آدمی از عالم برتر به دنیا
عتقاد به عوالم واسطه
ریاضت
کشف و شهود
سعادت آن دنیایی
افلوطین (205-270م)
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
اقانیم ثلاثه
اقنوم اول:
احد: غیرقابل وصف و تعقل ـ وحدت صرف.
اقنوم دوم:
نوس، عقل کلی، صادر اول
اقنوم سوم:
نفس کلی اصل حیات و حرکت
نظریه صدور (فیض)
عقل کلی و نفس کلی هر دو در اثر صدور ذاتی و ضروری به وجود آمدهاند که نقصانی در احد ایجاد نمیکند (مانند خورشید و پرتوهایش)
پس از عقل کلی و نفس کلی خود را سرایت میدهد وبسط مییابد.
تاریخ فلسفه اسلامی 1
اثو لوجیا فلوطین
توسط شاگردش فورفوریوس (تولد 232م) تدوین شده است.
انتساب به شیخ یونانی (ارسطو) در ترجمه به عربی
تشخیص این اشتباه در قرن 19
اصل:
نئادها (انئادها) یا نه گانه ها
تاسوعات
نام های دیگر:
آپولوجیا
آتولوجیا
آثولوجیا (ابن ندیم)
الثالوجیات (اخوانالصفا)
ترجمه ای آزاد از انئادهای 4-5-6-
کتاب صبغه دینی دارد
تلاش برای سازگاری بیان آرای افلاطون و ارسطو نموده است.
ردپاهای عرفانی در فلسفه افلوطین
ردپاهای عرفانی در فلسفه افلوطین
صرف الوجود بودن احد
غیر قابل شناخت بودن احد
ریاضت علمی و عملی در وصول به سعادت (در حکمت نظری و عملی)
اتحاد و اتصال و فنا (سیرنزولی و صعودی)
تاریخ فلسفه اسلامینهضت ترجمه
دکترسیدمحمدکاظم علوی
نهضت ترجمه:
شروع قرن1هـ/ 7م رونق در قرن 2هـ/8م
ترجمههای نخستین: طب و کیمیا
ـ ابومنصور دوانیقی و ساخت شهر بغداد علمی
ـ مأمون و تأسیس بیت الحکمه در 217 هـ / 832م
یوحنا بن ماسویه طبیب نصرانی رئیس اول
حنین ابن اسحاق (877م) رئیس دوم
مرحله اول از یونانی به سریانی
ترجمه به سریانی در مدرسه شهر اِدِسا در بین النهرین که در 363 که توسط قدیس افرائیم نصیبینی تاسیس شد
برخی آثار ارسطو به ویژه منطقی و نیز ایساغوجر فرفوریوس
در 489 به علت غلبه نسطوری گرایی به دستور امپراتور زنون بسته شد
مهاجرت علما به نصیبین و جندی شاپور
ترجمه به فارسی
ترجمه آثار ارسطو و فرفوریوس و … به سریانی در قرن ششم
تاریخ فلسفه اسلامی 1
انتقال از یونان به سوریه توسط مسیحیان سوریه
مرحله دوم از سریانی به عربی
مسیحیان نسطوری
دعوت به دارالخلافه بغداد در 750 م
ترجمه آثار پزشکی
ترجمه آثار فلسفی
تاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر
تاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر
مسلمانان (برخی متکلمان معتزلی) قبل از کندی با فلسفه آشناشده بودند
ابوالهذیل علاف
نظام
اما این تاثیر همواره در حاشیه بوده است هیچکدام رغبتی به تدوین مجموعه ای منظم کامل از مبانی تفکر فلسفی یونان نشان ندادند.
اینها بیشتر متکلم بودند تا فیلسوف و از فلسفه استفاده کلامی می کردند.
تا زمان کندی متکلمان از منطق برای دفاع از دین استفاده می کردند
اما کندی خواست تا فلسفه را با دین جمع کند
داوری، ص169
1-2
طبقة اول:
کندی (185-252)
طبقة دوم:
شاگردان کندی + حرانیها
کندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق
کندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق
ـ کندی نخستین فیلسوف اسلامی هست اما مؤسس فلسفهٔ اسلامی نیست.
فلسفه از گذر کندی به فرهنگ اسلامی راه یافت.
واضع برخی اصطلاحات است
برخی اصطلاحات مانند مراتب عقل، عقل بالقوه (هیولانی)، عقل بالفعل یا عقل ظاهر، عقل مکتسب (مستفاد)، عقل فعال.
اما برخی اصطلاحاتش جا نیفتاد.
روش وی در منطق دنبال نشد لذا معلم ثانی بعد از ارسطو فارابی است نه کندی.
آثار کندی:
260 اثر به روایت ابن ندیم
فی الفلسفه الاولی (دربارة فلسفه اولی)
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
فی حدود الاشیاء و رسومها (درباره تعریف و توصیف اشیاء)
رساله درباره وحدت خداوند و تناهی ابعاد عالم
رساله در ماهیت عقل
”رسائل الکندی الفلسفیه “، محمد عبدالهادی ابوریده
تاریخ فلسفه اسلامی 1
چند نکته:
1ـ سازگاری میان فلسفه و دین را مطرح کرد تا فلسفه را اسلامی کند
دلایل او بر توافق میان فلسفه و دین:
1ـ الهیات جزئی از فلسفه است. 2ـ وحی پیامبری و حقیقت فلسفی با هم سازگارند. 3ـ خداشناسی به طریقة منطقی واجب است.
2ـ حقیقت:
نبوی: راحتتر و روانتر.
فلسفی: صعب و پر پیچ و خم.
3ـ چون دلایل قرآنی قاطعتر است دین بر فلسفه رجحان دارد.
4ـ دینی کردن تعریف فلسفه:
فلسفه = شناخت حقیقت اشیا = شناخت خدا اسلامی کردن فلسفه
5ـ گرایش فلسفی: نوافلاطونی
برای این که بتواند جهان فلسفه و دین آشتی دهد گرایش نوافلاطونی را انتخاب کرد.
با اثبات جهان و خدا براساس برهان علیت و نظم این پروژه را کاملتر کرد.
6- در برخی مسائل مانند پذیرش حدوث عالم مبنایی کلامی دارد آنهم مبنای معتزلی (اصل اختیار، عدل، توحید)
طبقه دوم
اين طبقه از دو گروه مختلف تشكيل مىشود:گروه شاگردان كندى و گروهى كه شاگرد كندى نبودهاند.
طبقة سوم:
1ـ ابوبکر محمدبن زکریای رازی (251-313)
2ـ ابوالحسن شهیدبن الحسین البلخی (325)
3ـ ابواحمد حسین بن ابوالحسین اسحاق بن ابراهیم بن زید بن کاتب (ابن کرنیب)؟ 2
4ـ ابوبشر متی بن یونس (یونان) نصرانی منطقی بغدادی (328)
5ـ ابونصر محمدبن محمدبن محمدبن طرخان فارابی (257-339).
طبقه سوم در اين طبقه پنج نفر قابل ذكرند:
1.ابو بكر محمد بن زكرياى رازى
1.ابو بكر محمد بن زكرياى رازى كه به«جالينوس العرب»اشتهار يافته است.بيشتر شهرت و هم تخصص وى در طب است. در اين فن از طراز اول تاريخ شمرده مىشود.برخى او را در طب عملى و تجربى بر بوعلى ترجيح دادهاند.در سال 251 متولد شده و در سال313 درگذشته است.قبلا گفتيم كه ابن النديم او را شاگرد بلخى شمرده است و احتمالا اين بلخى همان ابو زيد بلخى شاگرد كندى است.عليهذا رازى شاگرد شاگرد كندى است.قرائن ديگرى به دست آمده كه تاييد مىكند استاد رازى همان ابو زيد بلخى است (17) .
ابو زيد در سال243 يا 244 متولد شد و از شاگرد خود(رازى)كه در 251 متولد شده است7 يا 8 سال بزرگتر بوده است و البته اين بعيد نيست،خصوصا با توجه به اينكه رازى در بزرگسالى به تحصيل اشتغال پيدا كرده است.ابو زيد9 سال هم بعد از شاگرد خود زنده بوده است.استاد ديگر رازى ابو العباس ايرانشهرى است كه قبلا نام برديم و اطلاع درستى از او در دست نيست.
رازى عقايد فلسفى خاص دارد،به فلسفه ارسطويى زمان خويش تسليم نبوده است.در باب تركيب جسم قائل به«اجزاء ذرهاى»بوده است.عقيده خاصى در باب«قدماى خمسه»داشته است كه معروف است و كم و بيش در كتب فلسفه مطرح است.عقايد فلسفى رازى را در باب«قدماى خمسه»فارابى،ابو الحسين شهيد بلخى،على بن رضوان مصرى،ابن الهيثم بصرى رد كردهاند.
تاریخ فلسفه اسلامی 1
در فهرست كتب رازى،كتاب فى النبوات آمده كه ديگران به طعن و استهزا نام او را«نقض الاديان»نهادهاند و كتاب ديگرى به نام فى حيل المتنبئين كه ديگران به طعن نام او را«مخاريق الانبياء»گذاشتهاند.اين كتابها در دست نيست،ولى متكلمين اسماعيلى از قبيل ابو حاتم رازى و ناصر خسرو(و شايد منقول از ابو حاتم)در كتب خود به نقل قول از رازى مطالبى آورده مبنى بر اينكه او منكر نبوات بوده است.هر چند ابو حاتم نام رازى را نبرده است و از او با كلمه«ملحد»ياد كرده است ولى مسلم است كه منظور او محمد بن زكرياى رازى است.
نظر به اينكه آن كتب در دست نيست،نمىتوان اظهار نظر قطعى كرد ولى از مجموع قرائن مىتوان به دست آورد كه رازى منكر نبوات نبوده و با«متنبئين»(مدعيان دروغين نبوت)در ستيزه بوده است.مباحثات رازى با ابو حاتم اسماعيلى در منزل يكى از بزرگان رى در حضور اكابر و بزرگان شهر و«على رؤوس الاشهاد» محال است كه در زمينه ابطال نبوات باشد و رازى صريحا و علنا همه نبوات را تكذيب كند و همه مذاهب را باطل بداند و در نهايت احترام هم زيست نمايد.اين كه برخى ادعا مىكنند كه ابو ريحان بيرونى كتابى به نام«نقض الاديان»و كتابى به نام«مخاريق الانبياء»به رازى نسبت داده است (18) به هيچ وجه صحيح نيست.ابو ريحان يكى از آن كتابها را«فى النبوات»و ديگرى را«فى حيل المتنبئين»مىخواند و به دنبال نام هر كدام كلمه«يدعى»را اضافه مىكند و مىرساند كه اين نام را ديگران دادهاند.ابن ابى اصيبعه ضمن اينكه نسبت چنين كتابى را به رازى انكار مىكند،احتمال مىدهد كه برخى«اشرار»اين كتاب را ساخته و از روى دشمنى به رازى نسبت داده باشند و تصريح مىكند كه نام«مخاريق الانبياء»را دشمنان رازى نظير على بن رضوان مصرى به اين كتاب دادهاند نه خود رازى.از سخن ابن ابى اصيبعه پيداست كه كتاب نبوات و كتاب حيل المتنبئين غير اين كتابى است كه اين نام به او داده شده است،و آن دو كتاب وضع روشنى دارد.
بعلاوه،رازى سخت پابند به توحيد و معاد و اصالت و بقاء روح است.كتابى دارد فى ان للانسان خالقا متقنا حكيما (19) و كتابى دارد در رد سيسن ثنوى (20) رد بر مانويت)و رسالهاى الى على بن شهيد البلخى فى تثبيت المعاد (21) و نظرش در آن كتاب-همچنانكه ابن ابى اصيبعه مىگويد-نقد نظريه منكران معاد است،و كتابى فى ان النفس ليس بجسم (22) .چگونه ممكن است كسى همه اصول مبدا و معاد و روح و نفس را پذيرفته باشد و منكر نبوات و شرايع باشد؟!بعلاوه او كتابى دارد فى آثار الامام الفاضل المعصوم (23) كه به احتمال قوى بر طبق مذاق شيعه در امامت نوشته است،و كتابى دارد به نام النقض على الكيال فى الامامة (24) و كتابى به نام كتاب الامام و الماموم المحقين (25) ،و همه مىرساند كه انديشه امامت فكر او را مشغول مىداشته است.بديهى است كسى كه منكر شرايع و نبوات باشد،درباره امامتحساسيتى ندارد.
تاریخ فلسفه اسلامی 1
بعيد نيست همچنانكه بعضى گفتهاند (26) رازى تا حدودى طرز تفكر شيعى امامى داشته است و همه مفكرانى كه اين گونه طرز تفكر داشتهاند،از طرف دشمنان شيعه اماميه متهم به كفر و زندقه مىشدند.
گذشته از همه اينها استدلالى كه از رازى در انكار نبوت نقل شده،آنقدر سست و ضعيف است كه از مفكرى مانند رازى بسيار بعيد است،از قبيل اين كه اگر مىبايست مردم هدايتشوند چرا همه مردم پيامبر نيستند؟!
آنچه مىتوان گفت اين است كه رازى اشتباهات و انحرافاتى داشته است،ولى نه در حد انكار نبوات و شرايع،دشمنان او كه سخنان او را نقل كردهاند به او چنين چهرهاى دادهاند و اصل سخن رازى هم كه در دست نيست.ما در عصر خود كتابهايى ديدهايم كه خالى از اشتباهات و انحرافاتى نيستند،ولى مخالفان آن كتابها چنان چهرهاى به آن كتابها دادهاند كه اگر كسى اصل آن كتابها را نديده باشد باور نمىكند كه اين رسالات و مقالات در رد چنان كتابى باشد.
رازى دو دسته مخالف داشته است:مخالفانى كه بر آراء فلسفى او رد نوشتهاند مانند فارابى و شهيد بلخى و ابن هيثم و بعضى ديگر،و مخالفانى كه بر آراء مذهبى او رد نوشتهاند.تنها اين گروه كه همان اسماعيلياناند و تاريخ،خود آنها را«ملاحده»مىخواند،چهره«الحاد»به رازى در تاريخ دادهاند و ديگران را هم تا حدى تحت تاثير قرار دادهاند.اخيرا ملاحده عصر ما به نحوى ديگر در تاييد ملاحده اسماعيلى چهره الحادى به رازى مىدهند،ولى نه به منظور بلا توجيه ساختن رازى بلكه به منظور توجيه كردن خودشان.
مطلبى ديگر كه بايد ناگفته نماند اين است كه رازى عليرغم نبوغ و تخصص در طب،در انديشههاى فلسفى توانا نبوده است.مىتوان به ابن سينا حق داد كه در پاسخ به پرسشهاى ابو ريحان بيرونى،رازى را«المتكلف الفضولى المتكلم بما لا يعنيه»مىخواند.
فارابی (258-339) (870-950)
5.ابو نصر محمد بن محمد بن محمد بن طرخان فارابى.بى نياز از معرفى است.به حق او را«معلم ثانى»و«فيلسوف المسلمين من غير مدافع»لقب دادهاند (30) .اهل تركستان است.معلوم نيست كه ايرانىنژاد استيا تركنژاد.هم زبان تركى مىدانسته و هم زبان فارسى،ولى تا آخر در جامه و زى تركان مىزيسته است.مردى بوده فوق العاده قانع و آزادمنش،غالبا كنار نهرها و جويبارها و يا گلزارها و باغستانها سكنى مىگزيد و شاگردان همان جا از محضرش استفاده مىكردند.نواقص كار كندى را در منطق تكميل كرد.
گويند فن تحليل و انحاء تعليميه منطق را كه تا آن وقت در اختيار كسى نبود و يا ترجمه نشده بود،فارابى به ابتكار خود افزود،و همچنين صناعات خمس و موارد استفاده از هر صنعت را او مشخص ساخت.فارابى از افرادى است كه عظمتش از او شخصيتى افسانهاى ساخته است تا آنجا كه ادعا كردهاند او هفتاد زبان مىدانسته.او از افراد خود ساخته است.
استاد قابل توجهى نديده است.استاد او يوحنا بن حيلان بوده.منطق را نزد او آموخته است.متاخرين عموما مىنويسند كه او ابتدا در بغداد نزد ابو بشر متى تحصيل كرد و سپس به حران رفت و نزد يوحنا بن حيلان به تحصيل منطق پرداخت (31) . ظاهرا مدرك اين نسبت،سخن ابن خلكان است،اوست كه چنين تصريحى كرده بدون اين كه مدركى نشان دهد.ولى از گفته ابن القفطى و ابن ابى اصيبعه معلوم مىشود كه فارابى معاصر ابو بشر بوده و شخصيتى مافوق او در زمان خود او داشته است.
ابن القفطى مىگويد:«و كان ابو نصر معاصرا لابى بشر متى بن يونس الا انه كان دونه فى السن و فوقه فى العلم»يعنى فارابى با ابو بشر هم عصر بود،از او به سال پايينتر و به علم بالاتر بود.قريب به همين استسخن ابن ابى اصيبعه.بعلاوه بسيار بعيد است كه فارابى پس از درك حوزه ابو بشر متى و استفاده از او در بغداد،به حران نزد يوحنا بن حيلان براى تحصيل منطق برود.خود فارابى فقط از يوحنا بن حيلان به عنوان معلم ياد كرده است.ابن القفطى مدعى است كه فارابى در بغداد نزد يوحنا تحصيل كرده است.
فارابى در سال257(شش سال بعد از تولد رازى و يك سال قبل از درگذشت كندى)متولد شد و در سال339 درگذشت. هشتاد و دو سال عمر كرد.
فارابى فيلسوفى است مشائى و در عين حال خالى از مشرب اشراقى نيست،چنانكه كتاب فصوص الحكم او حكايت مىكند.او در عين حال يك نفر رياضىدان و موسيقىدان درجه اول است.آراء سياسى و نظريات خاص درباره مدينه فاضله دارد كه معروف است.فارابى فلاسفه قبل از خود را تحت الشعاع قرار داد.تالىتلو ارسطو شمرده شد و«معلم ثانى»لقب يافت.
آثار
منطق
توجه زیاد فارابی به منطق
1ـ منطق ارسطو را به صورت کاملاً صحیح و درست به زبان عربی تدوین کرد و از کج فهمی جلوگیری کرد و اصلاح کرد.
لقب ”معلم ثانی“ را به خاطر همین انسجام بخشی منطق به او داده اند.
باب بندی منطق ارسطو در فلسفه اسلامی
شکل دادن صناعات خمس
تاریخ فلسفه اسلامی 1
فلسفه فارابی
مبادی معرفتی فارابی:
1ـ وحدت فلسفه:
حقیقت فلسفی یکی است و تفاوتها همه در تعابیر است
کتاب الجمع بین رایی الحکیمین
2ـ وحدت علوم نظری و عملی (مابعدالطبیعه و علم النفس)
3ـ وحدت حقیقت فلسفی و دینی
4ـ وحدت فلسفه و تفکر دینی با سیاست
نتیجه: اتحاد سه حقیقت فلسفی، نبوی و مدنی
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 1و 2
1- روش زندگی
افلاطون: عرفانی وزاهدانه
ارسطو: اجتماعی و اهل معاشرت و وزارت
جمع فارابی:
اختلاف در شخصیت و مزاج بوده و این اختلاف در عقیده و نظر نبوده است وارسطو همان روش اخلاقی افلاطون را دنبال میکند.
روش صوفیانه افلاطون مربوط به ایام پیری او بوده است (افلاطون الهی)
2- روش نگارش
افلاطون: رمز آلود و دشوار
ارسطو: واضح و مرتب با تبویب و ترتیب
جمع فارابی:
هدف هر دو این بوده است که از فلسفه در برابر دستبرد نا اهلان حفاظت کنند یکی با دشوار نویسی و دیگری با باب بندی و تفصیل
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 3
3- نظریه مُثُل
افلاطون: پذیرش عالم معقولات و مفارق از ماده
ارسطو: انکار
جمع فارابی:
مثل را باید عبارت از صور موجود در عقل الهی دانست که هر دو قائلند.
نقد:
اولا مثل از نظر افلاطون قائم به ذات هستند
ثانیا آنچه به ارسطو نسبت داده از کتاب اثولوجیا بوده که از افلوطین است.
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 4
نظریه معرفت یا تذکر
افلاطون: معرفت = استذکار صور مثلی
ارسطو: معرفت استدلالی از طریق تجرید صور محسوس
جمع فارابی:
معرفت همان تجرید است و این تقارب و همانند کردن صور است یکی با صور مثلی سابق یکی با صور حسی سابق
جای نقد دارد
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 5
حدوث و قدم عالم
افلاطون: عالم صانعی دارد که آن را از عدم پدید آورده است
ارسطو: قدیم است
جمع فارابی:
گرچه ارسطو در کتاب سماء عالم چنین گفته اما در اثولوجیا یا الربوبیه معتقد به خلق از عدم شده است
نقد:
اثولوجیا از افلوطین است
اختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 6
نظریه اخلاقی (عادت)
افلاطون: ذات و استعدادات ذاتی اخلاق را می سازد و با عادت و ممارست دشوار است که عوض شود
ارسطو: اخلاق با تمرین و ممارست تغییر پذیر است
جمع فارابی:
نه افلاطون منکر تغییر پذیری است نه ارسطو منکر اختلاف ذاتی اشخاص
مبانی فلسفی فارابی:
مبانی فلسفی:
1ـ نظریه عقول دهگانه برای حل مسأله ربط کثیر به واحد براساس نظریهٔ فیض Emanation
2ـ نظریه عقل انسانی
3ـ نظریه نبوت
نظریه عقول دهگانه:
این نظریه برای حل مسألهٔ ربط کثیر به واحد است.
براساس نظریه فیض (Emanation ) ارائه شده است.
خداوند همانند یک عقل تام التجرد است که اصلیترین فعالیتش خودآگاهی است و براساس همین خودآگاهی فیض و صدور صورت میپذیرد.
اماعقل اول علاوه بر خودآگاهی، خداآگاهی و تعالی آگاهی را نیز دارد لذا وجود از او صادر میشود.
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
نکات:
نکته اول:
تدبر عالم تحت قمر به دست عقل فعال است.
نکته دوم:
هر فلک صورت خاصی دارد که نفس آن است و نفس نیروی خود را از عقل قبلی میگیرد که آن اشتیاق به عقل خود است.
نکته سوم:
مراتب بیان شده با اصطلاحات دینی قابل تطبیق است.
واجب خدا
عقول مقربان و ملائکه
عقل فعال روح الامین و روح القدس
نکته چهارم:
مراتب ششگانه وجود (مبادی وجود):
1ـ واجب 2ـ عقول 3ـ عقل فعال 4ـ نفس 5ـ صورت 6ـ ماده.
نکات
نکته پنجم:
کیفیت خلقت:
1- ابداعی: خلق عقول (فقط حدوث ذاتی دارند)
2- غیر ابداعی: خلق عالم ماده از عقول (حدوث زمانی دارند)
نکته ششم:
در این نظریه عناصر ارسطویی و اسکندرانی یافت میشود اما ابداع خود فارابی است (نظریه نجومی ارسطو و نظریه صدور فلوطین).
نکته هفتم:
مدل طراحی شده برای تطبیق حقایق فلسفی دینی و پایهریزی مدینه فاضله استفاده شده است.
حقیقت فلسفی ـ حقیقت نبوی ـ حقیقت مدنی
نظم عالم کبیر ـ نظم عالم صغیر.
نکته هشتم:
خلق «لامن شیء» را به جای «من لاشیء» مطرح کرد.
خلق ”من لا شیء“ = خلق از عدم
تاریخ فلسفه اسلامی 1
نظریه عقل انسانی:
نکات
نکته 1:
هر چند این نظریه با بخش سوم کتاب «دربارة نفس» ارسطو ارتباط دارد لیکن بیان مرتبه عقل مستفاد که برای ارسطو ناشناخته بوده است کاملاً آن را از نظریه ارسطو جدا میکند.
نکته 2:
این نظریه به ارتباط روانشناسی و جهانشناسی کمک میکند.
نکته 3:
این نظریه در میان فلاسفه مسلمان و مسیحی مقبولیت عام داشته است.
ابن سینا ـ ابن رشد ـ ابن میمون.
نکته 4:
عقل مستفاد عین عقول مفارقه و به منزله پیوندی میان دانش بشری و وحی و الهام است اما در اسکندر افرودیسی و کندی این طور نیست.
نکته 5:
عقل مستفاد با عقل فعال متحد میگردد و شبیه عقول میگردد و نه تنها قادر است خود و معقولاتی را که از اشیاء مادی به دست آورده است تعقل نماید بلکه قادر است عقل فعال و سایر جواهر مجرد مفارق را نیزادراک نماید.
نظریه نبوت:
دفاع از نبوت و وحدت حقیقت فلسفی و نبوی در مقابل شبهات ابن راوندی و زیر سوال رفتن آشتی میان آندو
اتحاد با عقل فعال
مشاهده صور معقول —- حکماء و فلاسفه
الهام در خیال و وحی —- پیامبران
الهام ضعیف تر در خیال —- دیگر اولیاء
اتحاد با عقل فعال در پیغمبر از راه الهام در خیال میسر است.
توضیح مهم:
خیال و اتصال از طریق خیال به عقل فعال در پیامبر علاوه بر تعقل و اتصال عقلانی به عقل فعال است. قوه عقل و تعقل صور را به صورت کلی و معقول دریافت میکند و بیان این صور به همین صورت برای مردم سنگین و غیرقابل درک است. پیامبر از قدرت تخیل ویژة خود که به تقلید و بازآفرینی از آن تعبیر شده است میتواند این ادراکات معقول را با ادراکات محسوس، ملموس و سمبلیک دریافت کند و ابلاغ کند و این وحی است.
باید به خاطر آورد که سفر چهارم بازگشت از حق است به سوی خلق مأموریتی که فقط برای پیامبران تعریف شده است.
تاثیر نظریه نبوت فارابی
پذیرش توسط ابن سینا
عدم پذیرش توسط ابن رشد
توجه متاخران مانند سید جمال و محمد عبده به آن
موسی ملایری، تبیین وحی از فارابی تا ملاصدرا، قم: کتاب طه،
ص 61
بکار گرفتن قوه تخیل در تبیین امر وحی فقط برای تبیین بخشی از ادراکات نبی است (صور مخیله) …. [ اما در صور معقوله اتصال از طریق قوه عقل نبی است.]
ص 62
نسبت بین نبی و فیلسوف
شرایط فیلسوف از شرایط عامه نبوت به حساب می آید. اما شرایط اختصاصی نبی کمال قوه متخیله است.
فلسفه سیاسی:
تنها فیلسوف سیاسی
طرح تمدن اسلامی
پرداختن به سیاست و اجتماع
مدینه فاضله
فلسفة سیاسی:1ـ مدینة فاضله
جامعه آرمانی، جامعه ایده آل، آرمان شهر، ناکجاآباد، utopia
فارابی
ابن مسكويه
رازي
خواجه نصيرالدين طوسي
امام محمد غزالي
آرمانشهر افلاطون آرمانشهر اُگوستين آرمانشهر فارابى آرمانشهر مور آرمانشهر اتين كابه آرمانشهر ويل دورانت
نکات
نکته اول:
مدینه فاضلة فارابی، مسکن واحدی است که در آن گروهی از افاضل و اخیار و سعداء تحت ریاست رئیسی که بلافاصله و بیواسطه از افاضه «عقل فعال» بهره مند است و در ارشاد و تعلیم محتاج به هیچ انسانی نیست گرد آمدهاند و یکدیگر را بر اشیایی که به وسیلة آنها نیل به سعادت حقیقی ممکن میگردد معاونت میکنند.
این مدینه ماهیتاً با اجتماعات مدنی دیگر از لحاظ ریاست، اهالی، قانون و غایت، متفاوت است
نکته دوم:
تشبیه مدینه به ارگانیسم بدن
رئیس مدینه قلب
نکته سوم:
1ـ طبقه رؤسا: ریاست میکنند و کسی بر آنها ریاست نمیکند (مخدوم مطلق هستند).
2ـ طبقه متوسط: هم رئیساند و هم مرئوس (هم مخدوم و هم خادم).
3ـ طبقه خدمتگزاران: فقط مرئوس و خادم هستند.
نکتة چهارم:
حاکم مدینة فاضله به عقل فعال متصل است
پیامبر و امام
عناوینی همچون رئیس، امام، ملک، فیلسوف و حکیم دارد.
نکتة پنجم:
شرط تحقق ریاست حکمت و فلسفه است.
نکته ششم:
جمع میان فیلسوف، شارع و رهبر (امام)
نکته هفتم:
انحراف از جامعه ایدهآل (گونههای مختلف جوامع)
مدینه های جاهله:
مدینه فاسقه
مدینه ضاله
طبقهبندی علوم:
علم زبان ـ علم منطق ـ علم ریاضی ـ علم طبیعی ـ علم الهی ـ علم مدنی ـ علم فقه ـ علم کلام.
نکته:
ملاک علم بودن در نظر فارابی، نیل به سعادت است و این گرایشی کاربردی است.
تفسیر قرآن:
1ـ امور معجزی، نهایتاً با اصل علیت توجیه میشود.
2ـ سمعیات (نقلیات) به معنای ظاهری نیستند مانند لوح و قلم و … تأویل بردارند.
3ـ امور اخروی جسمانی قابل تأویل به روحانی هستند.
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
علم النفس
نفس
مختص انسان نیست
جوهر بسیط مفارق
رد وجود نفس پیش از بدن
رد تناسخ
تقسیم بندی نفوس در بقاء
تقسیم نفوس آدمی:
ـ به کمال رسیده به صورت مجرد باقی میمانند.
ـ جاهله با بدن نابود میشوند.
ـ مریض در حد نفس هیولانی باقی میمانند و نمیتوانند مفارق از ماده باشند.
ـ فاسقان خالد در شقاوت هستند.
تقسیم قوای نفس
قوای نفس وحدت دارند
هر یک برای مادون خود صورت و برای مافوق خود ماده است
برترین قوا، قوه ناطقه است که ماده برای قوه ای دیگر نیست.
گرایش عرفانی
فارابی و عرفان
گرایش عرفانی در فصوص الحکمه
سیر نزولی و صعودی خلقت
اتصال عارف به عقل فعال به واسطه تخیل
عقل فعال
واسطه فیض
در رابطه با اجسام = واهب الصور
در رابطه با وحی و نبوت = روح الامین
در رابطه با اعطای روح و قبض آن = روح القدوس
طبقة چهارم:
1ـ یحیی بن عدی منطقی نصرانی (363 یا 364)
2ـ اخوان الصفا و خلان الوفا (نیمة قرن چهارم)
ابوسلیمان محمدبن معشر بستی
ابوالحسن علی بن هارون زنجانی
ابواحمد مهرجانی معوفی
زیدبن رفاعه
اخوان الصفا و خلان الوفا: (ح 373)
اخوان الصفا و خلان الوفا و اهل الحمد و ابناء المجد
در زمان حکومت آل بویه (334- 447 هـ)
ـ فعالیت پنهانی داشتهاند تا این که ابوحیان توحیدی (400 هـ) نام پنج تن را میشناساند.
ابو سلیمان محمد بن معشر بُستی معروف به مقدسی
ابوالحسن علی بن هارون زنجانی
ابو احمد محمد بن نهرجوری (مهرجانی)
عوفی
زید بن رفاعه
«این گروه معتقد بودند شریعت به نادانی ها و گمراهی ها آلوده شده است و برای پاک کردن آن راهی جز فلسفه نیست، و اگر فلسفه یونانی و شریعت اسلامی با یکدیگر در آمیزند، کمال حاصل خواهد شد ..»
حسینی کوهساری ص 65
ـ رسائل اخوان الصفا نویسندگان مختلفی و ناشناختهای دارد و دائرهالمعارفی است.
ـ برداشت باطنی از دین و گرایش معنوی.
ـ تلفیق میان علم و دین لذا علم و فلسفه را به شیوة متصوفه و دین را به طریق تشبیه و تمثیل تأویل نمودهاند.
دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه
ـ چهار مرتبه داشتهاند:
1ـ پایینترین مرتبه: الاخوان الابرار الرحما (مرتبه مبتدیان، ارباب ذوی الصنایع)
کسانی که در پانزده سالگی رسیده بودند.
2ـ مرتبة بعدی: الاخوان الخیار الفضلا (مرتبه رؤسا)
کسانی که سی تا چهل داشتند.
3ـ مرتبة بعدی: الاخوان الفضلا الکرام (مرتبه ملوک)
کسانی که چهل و پنجاه داشتند.
4ـ آخرین و بالاترین مرتبه: مرتبه نبوی یا ملکی
پنجاه و بالاتر داشتند.
تاریخ فلسفه اسلامی 1
ـ در شناختشناسی تابع افلاطون و سقراط هستند:
ثنویت روح و بدن + استذکار + تعلیم سقراطی.
ـ در هستیشناسی نوافلاطونی هستند:
احد و نظریه فیض و مراتب وجود است.
ـ اخلاق:
بالاترین فن تزکیه نفس است اصول فکری و فلسفی آنها یکسره و در اصول اخلاقی خلاصه میشود. همة فضایل از آن روح و همه رذایل از آن جسم است.
طبقة پنجم:
1ـ ابوسلیمان محمدبن طاهر بن بهرام سجستانی (370؟-380؟-390)
2ـ ابوالحسن عامری (381)
3ـ ابوالخیر حسن بن سوار معروف به ابن الخمار (408)
4ـ ابوعبدالله ناتلی
30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc | )
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.