دانلود پاورپوینت تحلیل و بررسی اشتراک و تفاوت میان سیاست خارجی، سیاست بینالملل و روابط بینالملل
سه مفهوم اساسی:سیاست بین الملل، روابط بین الملل و سیاست خارجی
عنوان های پاورپوینت :
تحلیل و بررسی اشتراک و تفاوت میان سیاست خارجی، سیاست بینالملل و روابط بینالملل
سه مفهوم اساسی:سیاست بین الملل، روابط بین الملل و سیاست خارجی
تعریف:
روابط بین الملل
سیاست خارجی و روابط بین الملل
سیاست بین الملل و روابط بین الملل
سیاست خارجی و روابط بین الملل
مقایسه حوزه و قلمروی مفاهیم سه گانه
مشکلات موجود در مسیر نظریهپردازی در روابط بینالملل
کارکردهای سهگانه هر تئوری
مشکل اول: توسعهنیافتگی نظریهپردازی در روابط بینالملل
طرح موضوع مشکل توسعهنیافتگی IR از کجا بوده است؟
نتیجهگیری از مقاله وایت:
نقد ایده توسعهنیافتگی نظریههای روابط بینالملل(نقد مشکل اول)
مشکل دوم. سیاستزدگی رشته روابط بینالملل
منظور از سیاستزدگی IR
مثالهایی از نظریههای بینالمللی سیاستزده
بررسی جنبههای سیاستزدگی رشته روابط بینالملل
رابطه قدرت و دانش بینالملل
سیطره نظریههای حلالمسائلی بر حوزه نظریهپردازی در روابط بینالملل
تفکیک دوگونه از نظریهها در روابط بینالملل از منظر کاکس
نظریههای حلالمسائلی(problem -solving theories)
نظریههای انتقادی(critical theories)
سیطره نظریههای حلالمسائلی بر حوزه نظریهپردازی در روابط بینالملل
آمریکایی بودن رشته روابط بینالملل
چرایی تسلط رویکرد و رویه آمریکایی بر رشته روابط بینالملل
سه مصداق از تسلط رویکرد فکری آمریکایی بر رشته روابط بینالملل
آیا امکان رهایی از سیطره آمریکا بر IR متصور است؟
مشکل سوم: ناهمگونی نظام یا جامعه بینالمللی
ناهمگونی نظام یا جامعه بینالمللی
چند مسئله که موجب نظریهپردازی متفاوت درباره کشورهای جنوب و شمال در عرصه بینالمللی میشوند:
مسئله یا بحران مشروعیت/مقبولیت(بحران اقتدار داخلی حکومت)
مسئله یا بحران مشروعیت(اقتدار داخلی حکومت)
مسئله یا بحران حاکمیت و استقلال ملی(اقتدار بینالمللی حکومت)
بحران هویت یا بحران ناسیونالیسم
نظریههای مطرح درباره همگرایی اقتصادی و سیاسی
تفاوت نظریهپردازی درباره همگرایی اقتصادی
یک مثال از ضعف همگرایی اقتصادی میان دو کشور نفتخیز
تفاوت نظریهپردازی درباره همگرایی سیاسی
همگرایی سیاسی در کشورهای جهان سوم(بررسی موردی کشورهای خاورمیانه):
نتیجهگیری بحث نظریههای مطرح درباره همگرایی اقتصادی و سیاسی
IRمشکل چهارم: تعدد متغیرها و معمای دقت/جامعیت در نظریهپردازی
مشکل چهارم: تعدد متغیرها و معمای دقت/جامعیت در نظریهپردازی IR
در برخورد با تعدد متغیرها چه باید کرد؟
بیان یک مثال: تحلیل جنگ جهانی دوم بر اساس دو رویکرد جامعیت و دقت
رویکرد دقت در تئوریپردازی پدر واقعگرایی ساختاری:«کنت والتز»
جمعبندی مشکل چهارم
قسمت ها و تکه های اتفاقی از فایل
بحران هویت یا بحران ناسیونالیسم
نظریهپردازیهای متفاوت درباره دولتهای شمال و جنوب در این خصوص: بسیاری از دولتهای جنوب بر خلاف دولتهای شمال، همچنان بر اساس هویتهای فروملی قبیلهای و خاندانی شکل گرفتهاند و نتوانستهاند ملیت و ناسیونالیسم مدرن یا همان همگرایی یا وحدت ملی را در کشور خود با موفقیت پشت سر بگذارند.(مثال: حکومتهای خاندانی و موروثی عربی در کشورهای خلیج فارس: آل سعود عربستان سعودی، آل خلیفه بحرین و …). نتیجه آنکه:
کشورهای توسعهنیافته نوعا درگیر منازعات قومی، قبیلهای و خاندانی بوده و از اینرو نیروی ملی آنها صرف فرسایش در راه ایجاد اجباری همگرایی ملی شده و نهایتا قدرت مانور دیپلماتیک آنها در عرصه بینالمللی کاسته میشود: وضعیت امپراتوری اتریش-مجارستان در قرن نوزدهم که برخورداری آن از تنوع بیش از حد قومی(ژرمنهای آلمان، مجارها، صربها، کرواتها، اسلاوها) موجب شده بود قدرت مانور دیپلماتیک آن در عرصه دیپلماسی بینالمللی به شدت کاهش یابد. در مقابل،کشورهای توسعهیافته شمال از این بحران عبور کرده و تئوریپردازیهای مجزایی از برخی کشورهای توسعهنیافته و جنوب میطلبند. چرا که دولتی که در عرصه بینالمللی درباره آن نظریهپردازی شده دولتی است که بحران ناسیونالیسم را پشت سر گذاشته است.
نظریههای مطرح درباره همگرایی اقتصادی و سیاسی
مقدمه
همگرایی اقتصادی و سیاسی منطقهای و بینالمللی نیز در زمره مفاهیمی قرار میگیرد که دو نوع متفاوت از نظریهپردازی را در میان شمالیها و جنوبیها میطلبد. نظریههای همگرایی در مورد کشورهای غربی عمدتا تحت تاثیر تجربه موفق همگرایی کشورهای اروپای غربی در سه حوزه سیاسی-حقوقی، فنی-اقتصادی و پولی-مالی و تشکیل اتحادیه اروپا قرار دارد که نظریهپردازیهای متناسبی مانند کارکردگرایی(functionalism)و نوکارکردگرایی(neo- functionalism) را در پی خود آورد.
تفاوت نظریهپردازی درباره همگرایی اقتصادی
همگرایی اقتصادی در غرب: توسعه کموبیش متوازن، متنوع و هماهنگ غربیها در صنعت و فناوری، زمینه تکمیلکنندگی متقابل و چندجانبه اقتصاد و صنعت آنها را در قبال یکدیگر فراهم میسازد و شرایط مساعدی را برای گرایش این اقتصادها به یکدیگر با کارکرد جبران نواقص متقابل ایجاد میکند که نهایتاً مسیر همگرایی اقتصادی-فنی را هموار میسازد.
همگرایی اقتصادی در جهان سوم: در بسیاری از کشورهای جهان سوم، علیالخصوص کشورهای تکمحصولی وابسته به صادرات انرژی، نوع کالا و خدماتی که آنها میتوانند در اختیار یکدیگر قرار دهند کاملا مشابه و غیرمکمل هستند. در حقیقت، از آنجا که این کالاها و خدمات که عمدتا کالاها و خدمات مرتبط با فروش انرژی خام هستند، مشابه یکدیگرند زمینهای برای تکمیلکنندگی یکدیگر ندارند و از این حیث به جای ایجاد و تقویت انگیزههای همکاری و همگرایی، آتش رقابت را برای عرضه و فروش پرسودتر و کالاهای خام به کشورهای صنعتی مصرفکننده انرژی بر میافروزانند و نهایتاً احتمال واگرایی را افزایش میدهند.
یک مثال از ضعف همگرایی اقتصادی میان دو کشور نفتخیز
سیاست نفتی خاص عربستان سعودی در زمان جنگ ایران و عراق علیالخصوص در اواخر جنگ(جنگ نفتکشها) نمونه بارزی از صحت این مدعاست. عربستان سعودی در این مقطع، کمبود یا کندی تولید نفت خام جمهوری اسلامی ایران را با افزایش چندبرابری ظرفیت تولیدی پالایشگاه های خود جبران میکرد و از این رهگذر به سود اقتصادی و مهمتر از آن سود سیاسی بیشتری که عائدش میشد می اندیشید.
این رفتار عربستان که بر خلاف سیاست همگرایانه اوپک که امروزه نیز تحت عنوان تحریم قیمتی نفت ایران مطرح شده،بارها در طول تصمیمات این سازمان دیده شده است، حکایت از وجود پتانسیلهای واگرایی در میان اعضای این سازمان در مواقع به ویژه بحرانی دارد که علتالعلل آن را باید شباهت در اقتصادهای کشورهای نفتخیز(تولید کالای استراتژیک واحدی مثل نفت) و وجود حس رقابت به جای همکاری صنعتی در میان آنها ارزیابی کرد.
تفاوت نظریهپردازی درباره همگرایی سیاسی
همگرایی سیاسی در کشورهای توسعهیافته:
مشابه همگرایی اقتصادی، بسیاری از پیششرطهای لازم برای همگرایی سیاسی نیز میان کشورهای غربی فراهم است. توسعه سیاسی به عنوان اصلیترین پیششرط همگرایی موفقیت سیاسی در کشورهای مزبور علیالخصوص در میان کشورهای اروپای غربی کم و بیش به طور متوازن و یکسان به پیش رفته و رشد یافته است. نهادها، حکومتها، قوانین، پارلمانها و رویههای سیاسی کموبیش مشترک که همگی متاثر از تاریخ و سرنوشت تاریخی مشترک برای اروپای غربی است، نشاندهنده شباهت میان ساختارهای سیاسی کشورهای مزبور است. که امروزه میتوان آن را در قالب نهادهایی مانند پارلمان اتحادیه اروپا، کمیسیون اتحادیه اروپا، قانون اساسی واحد اتحادیه اروپا و مهمتر از همه سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپا در قبال پدیده های مهم بینالمللی مشاهده کرد.
همگرایی سیاسی در کشورهای جهان سوم(بررسی موردی کشورهای خاورمیانه):
برخی حکومتها، در پروژه دولت-ملتسازی تا حدود زیادی شکست خوردهاند (نمونه افغانستان)؛
برخی در در مسیر دولت-ملتسازی گام گذاشته اند(نمونه عراق)؛
برخی به حقوق اساسی-سیاسی شهروندان درباره آزادیهای سیاسی مشروع بیاعتناء هستند(بسیاری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس علیالخصوص عربستان سعودی)؛
برخی دیگر تا حد زیادی از الگوهای مشارکت سیاسی و پارامترهای دال بر توسعه سیاسی مانند برگزاری انتخابات، توزیع قدرت از طریق تفکیک قوا و چرخش نخبهگان برخوردار هستند(نمونه دولت ترکیه و جمهوری اسلامی ایران).
در چنین منطقهای با این گستره متنوع در میزان توسعهیافتگی سیاسی کشورها، تحقق همگرایی سیاسی بسیار دشوار است. در حقیقت، لزوم وجود شباهت در وضعیت توسعهیافتگی سیاسی میان کشورها به عنوان یک پیششرط انکارناپذیر در مسیر همگرایی سیاسی فاکتوری است که در خاورمیانه مشاهده نمیشود و این وضعیت البته در بسیاری از مناطق دیگر خارج از منطقه اروپای غربی و آمریکا کم و بیش مشاهده میشود.
نتیجهگیری بحث نظریههای مطرح درباره همگرایی اقتصادی و سیاسی
به طور خلاصه، تنوع تکمیلکننده در اقتصاد و شباهت وحدت ساز در سیاست از عوامل موفقیت پروژه همگرایی در اروپای غربی و شباهت رقابت ساز در اقتصاد و تفاوت تفرقه انگیز در سیاست از عوامل شکست همگرایی در کشورهای جنوب است که به تبع خود، نظریهپردازی های متفاوتی را میطلبد و مانع تعمیم نظریههای همگرایی کارکردگرایانه و نوکارکردگرایانه به حوزه جنوبیها میشود.
به عبارت دیگر در حوزه کشورهای جنوب بر خلاف شمال توسعهیافته، آنجایی که میبایست شاهد شباهت ساختاری در میان کشورهای جنوب باشیم، نیستیم و در جایی که باید شاهد تفاوت ساختاری تکمیلکننده باشیم، باز هم فقدان آن را مشاهده میکنیم.
IRمشکل چهارم: تعدد متغیرها و معمای دقت/جامعیت در نظریهپردازی
مشکل چهارم: تعدد متغیرها و معمای دقت/جامعیت در نظریهپردازی IR
مقدمه
اصولا برقراری رابطه معنادار و منطقی علت و معلولی میان متغیرها یکی از اهداف بررسیهای علمی در علم سیاست و روابط بینالملل است. در حقیقت، یک بررسی علمی و تئوریک روابط بینالملل آن مطالعهای است که میکوشد بین دستکم دو متغیر(شامل متغیر مستقل و وابسته) یا تعدادی از متغیرها(شامل متغیر مستقل، وابسته، تعدیلکننده، کنترل و مزاحم) ارتباط معنادار برقرار کند. انجام چنین بررسی علمیای در عرصه بینالملل با دشواری مضاعفی مواجه است چرا که پژوهشگر در تئوری روابط بینالملل با تعدد متغیرها و تنوع بیش از حد آنها روبرو است.
مشکل چهارم: تعدد متغیرها و معمای دقت/جامعیت در نظریهپردازی IR
چرا تعدد متغیرها در روابط بینالمللی، یک مشکل در روند تئوریسازی به شمار میرود؟
ارتباطات پیچیده و متنوع میان متغیرهای متعدد؛
دشواری تشخیص علتها(متغیر مستقل) از معلولها(متغیر وابسته): مثال: تروریسم عامل حمله آمریکا به افغانستان است یا حمله آمریکا ایجاد کننده گروه های تروریستی در مقابل خود؛
دشواری تشخیص متغیرهای مستقل و وابسته(علت- معلولها) در یک طرف و سایر متغیرها(تعدیلکننده، کنترل و مزاحم) در طرف دیگر؛
در برخورد با تعدد متغیرها چه باید کرد؟
در شرایط مواجهه با تعدد متغیرها، یا باید به یک نظریه جامع(فراگیر) با دقت پایین رسید که در آن عوامل و شرایط متعدد در ایجاد یک پدیده لحاظ میشوند تا یا باید به نظریه مختصر و محدود اما با دقت بالاتر دست یافت که با نادیده گرفتن آگاهانه متغیرهای متعدد، یک متغیر را به زعم خود اصلیتر و تعیین کنندهتر از بقیه ارزیابی میکند در حقیت هر محقق حوزه مطالعات بینالمللی باید و لاجرم در مسیر رسیدن به یک تئوری علمی میان دو گزینه جامعیت(گستردگی موضوعی) و دقت(محدویت موضوعی با هدف افزایش دقت) انتخاب کند: نظریهای که جنبههای متنوع و گستردهای از یک موضوع را به طور جامع تحلیل کند قاعدتا از دقت تبیینکنندگی پایینی برخوردار است. همین طور نظریهای که بخواهد تبیین دقیق و تعریف شدهای را از یک موضوع بینالمللی ارائه دهد چاره ای جز حذف متغیرهای فرعیتر ندارد و در نتیجه در ازای به دست آوردن دقت، جامعیت را از دست خواهد داد.
بیان یک مثال: تحلیل جنگ جهانی دوم بر اساس دو رویکرد جامعیت و دقت
رویکرد تئوریک دقت:
شخصیت جنگطلب «آدلف هیتلر» عامل اصلی و تعیینکننده در بروز جنگ دوم جهانی بوده است.
مماشات دولتهای لیبرال، علیالخصوص انگلستان، در مقابل زیادهخواهی هیتلر و جریان نازیسم و فاشیسم، عامل و ریشه اصلی جنگ دوم جهانی بوده است.
قیام ملی آلمانها برای جبران تحقیر ملت و دولت آلمان بعد از جنگ اول جهانی در مقابل متفقین، عامل اصلی وقوع جنگ دوم بوده است.
نژادپرستی هیتلر و جریان نازیستی و فاشیستی علت اصلی آغاز جنگ بوده است.
رویکرد تئوریک جامعیت:
شخصیت جنگطلب هیتلر؛ مماشات جبهه دموکراسی در مقابل او؛ قیام ملی برای جبران تحقیر ملی آلمانها و نهایتا نژادپرستی جریان فاشیستی-نازیستی در مجموع و در کنار هم زمینهساز وقوع جنگ دوم جهانی شدند.
رویکرد دقت در تئوریپردازی پدر واقعگرایی ساختاری:«کنت والتز»
کنت والتز، از نویسندگان مطرح و تاثیرگذار در حوزه نظریهپردازی در روابط بینالملل، از جمله پژوهشگرانی است که در انتخاب میان جامعیت و دقت تئوریک، دقت را برگزیده و کوشیده است در تحلیل خود از روابط بینالملل، یک متغیر اصلی را که خود نام ساختار بینالملل(International System)بر آن می گذارد انتخاب کند. وی در کتاب تاثیرگذار خود تحت عنوان «تئوری سیاست بینالملل/1979» رفتار واحدهای سیاسی در عرصه بینالمللی(دولت ها) را تحت تاثیر «متغیر ساختار» معرفی میکند. وی در این راستا، سایر فاکتورهای خُرد(مانند انسان/فرد و دولت ها) را تحتتاثیر مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
برخی نویسندگان مانند «هانس موریتزن»در تشریح منظور والتز از نظریه تصریح میکند که:والتز معتقد بود که تئوریها میبایست از مزیت سادگی (virtue of simplicity)برخوردار باشند یعنی بتوانند یک پدیده پرشاخ و برگ را با تحلیل مختصر توضیح دهند و در واقع زیاد را با کم توضیح دهد. به سخن دیگر، تئوری مطلوب از نظر والتز به آن نظریهای اطلاق میشود که بتواند حتیالمقدور با کمترین متغیرهای توضیحی-علی واقعیتهای بیرونی را تبیین نمایند و به تعبیری مختصر و گویا(قلّ و دلّ)(parsimonious) باشد.
جمعبندی مشکل چهارم
در شرایطی که خصیصه بارز و اجتناب ناپذیر روابط بینالملل و سیاست بینالملل، پیچیدگی، تنوع، تکثر و چندوجهی بودن متغیرهای تاثیرگذار آن در وقوع پدیدههای بینالمللی است، نیل به یک تعادل منطقی میان جامعیت و دقت تئوریک یکی از جدیترین دشواریها در مسیر بررسیهای علمی در عرصه روابط بینالملل است که به نظر میرسد گریزی نیز از این مشکل وجود نداشته باشد.
30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc )
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.